دیدگاه

در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود
  • دیدگاه

    در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود

امام خامنه ای (حفظه الله):
دیدگاه

جوانها! بدانید، بدون هیچ‌گونه تردیدی آینده‌ی روشن و امیدبخش این کشور و این نظام متعلّق به شما است؛ شما خواهید توانست کشورتان و ملّتتان را به اوج افتخار برسانید؛ شما به توفیق الهی خواهید توانست الگو و نمونه‌ی کاملِ تمدّنِ نوینِ اسلامی را در این آب و خاک تشکیل بدهید؛ برای اینکه بتوانید این وظائف بزرگ را انجام بدهید، بایستی دین را، تقوا را، عفّت را، پاکیزگیِ روحی را در میان خودتان هرچه بیشتر ترویج کنید و تقویت کنید. جوانِ امروز احتیاج دارد به دین، به تقوا، به علم، به نشاطِ کار، به امانت، به عفّت، به [انجام‌] خدمات اجتماعی و به ورزش؛ اینها خصوصیّاتی است که جوانِ امروز به آن احتیاج دارد و شما عزیزان بسیجیِ من ان‌شاءالله توفیق انجام این کار را داشته باشید.

طبقه بندی موضوعی
پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۲۱ ب.ظ

اولین چماق در دوره جدید

اولین حرکت شطرنج سیاسی در دوره جدید را آمریکا انجام داد و منتظر پاسخ جمهوری اسلامی ایران است

بعد از پایان انتخابات و قطعی شدن انتخاب دکتر روحانی به عنوان ریس جمهور متخب مردم ایران بسیاری از رسانه های آمریکایی و انگلیسی به قدری ذوق زده بودند که بر خلاف تمام اصول رسانه ای خود با هیجان تمام عکس دکتر روحانی را برای چند روز در صفحه اول  خبرگزاری خود منتشر کرده و از انتخابات سالم و دموکراتیک در ایران سخن گفتند. به خیال خودشان بعد از روی کار آمدن ایشان سازش ها با غرب  آغاز خواهد شد و همه چیز به وفق مرادشان پیش خواهد رفت . هرچند بودند اندیشکده هایی که با دقت بیشتری مسائل ایران را دنبال میکردند و عمیقا میدانستند که سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران چهار چوب خاص خودش را دارد و در نقاط عطف منتهی به بیت رهبری خواهد شد و نه وزارت امور خارجه و نه حتی دفتر ریاست جمهوری . 

فلذا این اقدام از سوی رسانه های غربی شاید معنای دیگری در پی داشته باشد . چه بسا به مفهوم چانه زنی از پایین برای زمینه سازی مدنی ( به قول خودشان) برای تحمیل تغییر در سیاست خارجی ایران . در هر صورت به نظر میرسد آنچه که تبلیغ میشود به معنی مطلوب دشمنان جمهوری اسلامی ایران است .

ظاهرا شناخت آمریکایی ها از دکتر روحانی بسیار خوب است و به این شناخت اعتماد فراوانی دارند چرا که پیشاپیش فضای آینده کشور را حدس زده و برای پیش برد اهداف خود حرکت اول را نیز انجام داده اند .

تشدید تحریم ها

آنچه که بنده از این اتفاق میفهمم این است که دولت روحانی قبل از روی کار آمدن اولین چماق سیاست های آمریکایی را نوش جان کرد و باید منتظر هویج این چماق بود. سیاست هویج و چماق همان سیاستی بود که برای خاتمی به کار برده شد و آمریکایی ها از این روش نتیجه های خوبی کسب کردند و به نظر میرسد دوباره این روش را آغاز کرده اند . حال این هویج چیست خدا میداند اما آنچه که میتوان حدس زد :

  1. کاهش مقطعی بعضی از تحریم ها
  2. افزایش ارتباط دیپلماتیک
  3. تایید مقطعی در عرصه بین الملل
  4. مسامحه در برنامه هسته ای ایران  

حال باید منتظر پاسخ جمهوری اسلامی ایران بود که چگونه میخواهد به این تحریم ها واکنش نشان دهد . آیا به دنبال مذاکره خواهد بود یا مثل احمدی نژاد خواهد گفت : اون . . . لولو برد. 

توصیه من به دکتر روحانی: 

جناب روحانی اگر دشمن از شما و سیاست های شما نترسد، تند تر میشود . اگر دندان نشان داد ، مظلوم تر شدید، غلیظ تر برخورد خواهد کرد. مقتدر باشید و محکم بایستید . مبادا دشمن احساس کند که شما عقب نشینی میکنید.  دشمن اگر نرمشی از ما احساس کند و به این نتیجه برسد که با تحریم میتواند ما را مرعوب کند دیگر کار تمام است و ما میشویم ملعبه دست تمام باج گیران دنیا.    


پی نوشت۱ ( درد دل) : یادم نمیرود که بارها در تریبون های آزاد و بحث های متعدد در دانشگاه گفتم و گفتیم که آمریکا ایران را به خاطر ادبیات احمدی نژاد تحریم نمیکند. آمریکا ایران را به خاطر برنامه هسته ای اش تحریم نمیکند. آمریکا با ما مشکل سیاسی ندارد . به قول حضرت امام : (ما با آمریکا دچار سو تفاهم نشده ایم  . ما هم میدانیم که او نمیخواهد ما باشیم و او هم میداند که ما نمیخواهیم او باشد. ) ما با اساس آمریکا مشکل داریم و او نیز همینطور . هرچه گفتیم که اثر نکرد دوستانی که خیال میکردند با رفتن احمدی نژاد و آمدن شخصی که معروفیتش به خاطر سازش با آمریکا و غرب بود و چنین عنوان میشد که ایشان با غرب سر جنگ و دعوا ندارد ببینند که هنوز نیامده غرب برایش خط و نشان میکشد . این نتیجه امیدوار بودن غرب به ترساندن مسئولین ماست .

پی نوشت ۲ : دوست داشتم مطلبی در خصوص اسنودن بنویسم ولی متاسفانه فرصت نشد لذا همین جا لپ مطلب را در این خصوص عرض میکنم . متاسفم برای دوستانی ( بچه های بسیج دانشجویی و تشکل های دانشجویی ) که هیچ واکنشی در این خصوص انجام ندادند و حتی وقتی بنده بهشان پیشنهاد طومار برای تقاضای اعطای پناهندگی اسنودن به ایران را کردم شروع کردند به تحلیل های فضایی که نه شما نمیدانید این بازی غرب است . خود آمریکا نقش دارد و ما نباید وارد بازی آمریکایی ها بشویم .  این اظهار تاسف را بنده باید به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هم اعلام کنم که برای شخصیتی که شاکله غرب را به چالش کشید و ماهیت کثیف آمریکا را در جهان فریاد زد هیچ اقدامی نکرد و چنین شخصی باید روزها در فرودگاه روسیه محبوس بماند. کلا متاسفم.

پی نوشت ۳: تا یادم نرفته این رو هم بگم :

مچکریم روحانی که نیامده آمریکا ما را تحریم کرد

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۲۰:۲۱
حامد موفق بهروزی
سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۴۵ ق.ظ

چرا رای نیاوردیم ؟

تو این مدت ذهنم بیشتر درگیر منطق مردم در انتخابات بود.به تفاوت های کاندیداها فکر میکردم و به تبلیغاتشون.تو این مدت تقریبا همه برنامه های تبلیغاتی روحانی رو مرور کردم .همینطور برنامه های سعید جلیلی رو که کاندیدای بنده بود.به تخریب ها و تقدیس ها فکر میکردم  . به اینکه چطور شد در این انتخابات اول فکر کردیم مالک را برگرداندند و سپس به زور خواستیم به خودمان روحیه بدهیم که چنین اتفاقی نیافتاده است.

یکی از جالبترین بخش های این انتخابات برای من ، پیامک های مسئولین ستادهای سعید جلیلی و قالیباف به دوستانشان بود-هردوشون از دوستان نسبتا صمیمی بنده بودن-ساعت 3شب انتخابات بود که تقریبا همه چی قطعی شده بود توحید بهم پیام داده بود :(جلیلی خطاب به اشتون : حالا که رئیس جمهور نشدم بازم . . .) بعد چند دقیقه محسن هم همین پیام رو بهم فرستاد.به هردوشون فرستادم : بعله دیگه امت حزب الله بازی رو باخته نشسته داره اس بازی میکنه .

به همه این اس ام اس بازی های بعد انتخابات داشتم با حسرت فکر میکردم.بیشتر به این فکر میکردم ما تو تبلیغات کجا رو کم گذاشتیم کجا رو اشتباه رفتیم .هرچی فکر میکردم بیشتر به در بسته میخوردم تا این که سر سفره بابام یه حرفی زد که جرقه اولیه این جواب رو برام روشن کرد .

اشکال کار ما در شناخت منطق مردم بود.
مردم رو درک نکردیم . نفهمیدیم مردم چطور فکر میکنند .
  

چند مورد از جنس تفکر خودم و دوستانم بدین شکل بود :

1-سیاسیون کشور کلا به دودسته تقسیم میشوند :اصلاحاتی ها و اصولگرا ها
2-جبهه عریض و طویل اصلاحات ثابت کرده است توانایی مدیریت کشور اسلامی را ندارد و خیلی ها در این جناح اساسا به اصل انقلاب تعلق خاطر ندارند
3-در بین اصولگرا ها کسانی ساکت فتنه بوده اند و عده جزو منحرفین که طبیعتا نمیتوان به آنها اعتماد کرد
4-شورای نگهبان فقط به مر قانون عمل میکند و تا سند و مدرکی علیه کسی نباشد نمیتواند او را از احراز منع کند
5-هرچند رهبری در انتخابات بی طرف هستند ولی از کدهایی که ارایه میدهد میتوان اصلی ترین نیاز کشور را شناخت و به کسی که بیشترین انطباق را با نیاز های کشور دارد انتخاب کرد
 
در حالی که مردم کلی تر تحلیل میکردند و حتی راست و چپ را زیاد قبول ندارند . مردم ما اصولی دارند که به نظرم چند مورد از این اصول بدین صورت است:

1-هرکسی که نظام تایید کرده میتواند رئیس جمهور شود
2-کسی که نظام تایید کرده کشور رو تقدیم غرب نخواهد کرد
3-ما با رای دادن خود مقابل استکبار می ایستیم
4-به هرکسی که رای دهیم خدوم ملت است
5-کسی که بیشترین شعار اقتصادی را بدهد به معنی این نیست که میخواهد با غرب سازش کند
6-(نه شرقی و نه غربی) را ما بارای دادن خود اثبات میکنیم وقطعا چون همه کاندیداها تایید شده این نظام هستند اصول این نظام را از بین نمی برند
7-کشور رهبر دارد ،مجلس دارد ،مجمع تشخیص مصحلت دارد،قوه قضاییه دارد و ...و رئیس جمهور یکی از عناصر اصلی تصمیم گیر برای سیاست گذاری کلی در کشور است نه شخص اول
8-سیاست های کلی را رهبری تعیین میکند نه رئیس جمهور

                               
در این بین شعار های اصلی جلیلی در واقع شعارهای اصیل انقلاب بود و شعارهای روحانی بیشتر شعار های معیشتی و مخالفت با نقاط ضعف موجود. به نظرم مردم اینطور تحلیل میکنند که : جلیلی ارجحیت خاصی نسبت به روحانی نداره چون این مسائلی که جلیلی مطرح کرده جزو اصول اصلی انقلاب هست و همه کسانی که نظام تایید کرده حتما به اینها پایبند هستند (اگر نبودند شورای نگهبان تایید نمیکرد). در مقابل روحانی علاوه براین که اصول انقلاب رو در سبد تبلیغاتی خودش داره (چون تایید شده نظام هست) کلید مشکلات اقتصادی و اجتماعی فعلی رو هم به اون اضافه کرده .

 

در ضمن یکی از تجارب ما این است که در همه انتخابات های ریاست جمهوری اون کاندیدایی رای آورده که نقطه ضعف رئیس جمهور قبلی رو به عنوان شعار اصلی خودش انتخاب کرده بود . مثلا خاتمی با شعار آزادی و له کردن هاشمی سر کار اومد و احمدی نژاد با شعار عدالت و زنده کردن سیره امام  . و البته به نظر بنده این امر در این انتخابات هم صادق بود . جلیلی بویی از مخالفت با وضعیت بد معیشتی نمیداد و القایی که صورت گرفت این بود که با انتخاب جلیلی روند کنونی ادامه خواهد داشت و گاها به صورت طنز گفته میشد گرونی که سهله اگه جلیلی بیاد جنگ راه میافته اما روحانی نماینده تمام عیار مخالفت با وضع موجود بود.

ودر واقع یکی از نقطه ضعف های جلیلی این بود که نقطه قوت احمدی نژاد رو به عنوان شعار اصلی خودش انتخاب کرد و خواهان تقویت هرچه بیشتر احیا و اجرای شعار های اصلی انقلاب شد . در حالی که مردم بیشتر به دنبال تقویت نقاط ضعف احمدی نژاد بودند و نقطه ضعف احمدی نژاد برای مردم یعنی اقتصاد.

 

جمع بندی:

و در نهایت به نظرم کاندیداها در نگاه مردم بدین صورت بودند:

  • جلیلی = اصول انقلاب (تند تر از احمدی نژاد) +  ایکس
  • روحانی= اصول انقلاب (چون نظام تایید کرده)+ مخالفت با وضعیت بد اقتصادی موجود (و گاها ارضا کننده روحیات انتقادی تند علیه حکومت ) + ایگرگ


پی نوشت :

۱-البته حتما مسائل عمیق تری وجود دارد و تا به الان خیلی از دوستان علت های ۲۴ خرداد را بررسی کرده اند و این نوشتار صرفا مطلبی بود که به نظرم مغفول مانده بود و بدین جهت مناسب دیدم که عرضه کنم .

۲- یه نکته دیگری هم که خیلی جالب بود برام ، تحلیل امیر محبیان از حضور جلیلی در انتخابات و اثرات آن در افزایش مشارکت مردم بود . ایشون ادعا دارند که با حضور جلیلی ۱۲ درصد به مشارکت مردم اضافه شد چون مردم میخواستند وضعیت فعلی ادامه پیدا نکند و از عواقب ریاست جمهوری جلیلی واهمه داشتند ( این دیگه آخرشه)       اینم لینکش :

                 (در بند یکی مونده به آخر اینو گفته )   گفت و گوی امیر محبیان بافارس

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۵
حامد موفق بهروزی
سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۵۴ ب.ظ

در حسرت ضعف بعد از ظهرهای ماه رمضان

یکسالی بود که دلتنگ اون لحظات ضعف و بی حالی ماه رمضان بودم .

خدا رو شکر که دوباره قسمتمون شده

تبریک به همه دوستان


فقط یه چیزی بگم خودمونی :

اگه آخر ماه رمضان شهادت طلبی ما بیشتر نشد و جوششی نداشتیم برای شهادت

به نظرم خودمون رو مسخره کردیم( شرمنده رک گفتم)

 

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۲ ، ۲۰:۵۴
حامد موفق بهروزی
پنجشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۱۷ ق.ظ

چه عواملی در رخدادهای اخیر مصر موثر هستند؟!

در دوره جمال عبدالناصر مصر توانست محوریت جهان عرب را به خود اختصاص دهد و خود را به عنوان قدرت اول اعراب معرفی کند و این موضوع جایگاه مصر را در کل دنیا دگرگون ساخت و نگاه ها را به خود معطوف کرد  به گونه ای که حتی توانست در برهه ای سوریه را به خود پیوند زده و به یک کشور واحد تبدیل کند .پس از کودتای 1952 و تاپایان دوره حسنی مبارک مصر همچنان  با دست نشاندگی قدرت های بزرگ جهان جلوه ای از فرهنگ و تمدن اعراب را کاریکاتور وار یدک میکشید و خود را همچنان بازیگر اصلی جهان عرب معرفی میکرد.انقلاب 25ژانویه همه معادلات را برهم زد و توانست دیکتاتوری حسنی مبارک را خاتمه داده و نگاهی دموکراتیک بر جامعه حاکم کند .

حال پس از یک سال از ریاست جمهوری اولین  رئیس جمهور پس از انقلاب دوباره شاهد حضور مردم مصر برای تغییراتی جدید هستیم .چه عواملی باعث شده که دوباره مردم به میدان التحریر جمع شده و شعار ارحل را فریاد زنند ؟ مردم به دنبال چه هستند و عمده درخواست های آنها حول چه محوری است؟  در ذیل به اختصار به ریشه های این رخداد میپردازیم.

الف)مشکلات قبل از انقلاب و حین انقلاب:

روشن است که در جامعه ای  که دچار انقلاب است مشکلات عدیده ای وجود خواهد داشت که میتواند یک کشور را حتی به سمت بحران هدایت کند .مشکلات اقتصادی از یک سو و مشکلات سیاسی و فرهنگی از سویی دیگر و دخالت کشور های خارجی در امور داخلی وجهه ای دیگر از این مشکلات هستند. مصر انقلابی نیز از این مشکلات بی بهره نبوده و در اکثر امور دارای نقصان های متعدد بود و این مشکلات در ادامه نیز افزایش یافت.

ب)بحران مشروعیت برای نهادهای حکومتی بعد از انقلاب:

بسیاری معتقد هستند که ساختار هایی که بعد از انقلاب و ریاست جمهوری مرسی  در مصر شکل گرفت فاقد مشروعیت کافی برای ادامه حیات هستند چرا که اساسا پذیرش اقلیتی از مردم باعث شکل گیری این نهادها بوده است به عنوان مثال رای شکننده 51درصدی به مرسی و بعد از آن رای 22درصدی به قانون اساسی کشور دوشاخصه اصلی این حکومت را با مقبولیتی لرزان جلوه میدهد.

ج)ناکار آمدی دولت در عمل به وعده ها و حل مشکلات به وجود آمده:

دولت مرسی عملا نتوانست نشانه ای از حرکت به سمت حل مشکلات را به مردم عرضه کند و امیدی بیافریند که در آینده این مشکلات کمتر خواهد شد . وابستگی اقتصاد مصر به کمک های خارجی و صندوق بین المللی پول و آمریکا نشانه های خوبی برای یک ملت انقلابی نیست.این دولت حتی در سیاست خارجی نیز عمل کرد مناسبی از خود برجای نگذاشت به طوری که با اتخاذ سیاست های چندگانه هم اسلامگرا ها را مایوس ساخت و هم لیبرال ها و غرب گرا ها را . مردمی که در ابتدای انقلاب  خویش سفارت اسرائیل را به تسخیر در آورده و پرچم اسرائیل را به آتش میکشد قطعا نمیتواند مواضع سست مرسی را در قبال فلسطین و اسرائیل بپذیرد و چنانکه مرسی به شیمون پرز خطاب کرد رئیس جمهور خود را برادر عزیز و دوستی وفادار به رئیس رژیم اشغالگر قدس به شمار آورد.

د)مخالفانی متحد:

نقش سه تن از اصلی ترین رهبران مخالفان در این جریان بسیار پررنگ میباشد :عمر و موسی ،حمدین صباحی و البرادعی .این سه رهبر مخالفان در حالی که با یکدیگر اختلافات بزرگی در رویکردهاو روش های مدیریتی دارند اما دشمن مشترک سبب اتحادشان شده و جریان تمرد را ایجاد کرده اند و به واسطه همین جریان توانسته اند مردم را به مبارزه علیه مرسی به میدان التحریر بکشانند

ه)نقش آمریکا :

نقش آمریکایی ها در این موضوع بسیار جالب و مهم است. مسئله مصر برای آمریکایی ها در قالب انقلاب های منطقه قابل تحلیل است. آمریکایی ها برای خنثی سازی و جلوگیری از انقلاب های دیگر در منطقه به فکر نشان دادن دو مدل هستند :الف)مدلی که انقلاب کرده و غرق در مشکلات است ب)مدلی که انقلاب نکرده و در رفاه کامل است. آمریکایی ها مدل اول را در مصر پیگیری میکنند و هدف آنها ایجاد تردید در دل مردمانی هست که در شرف انقلابی دیگر میباشند .آمریکایی ها میخواهند با افزایش هرج و مرج و ایجاد مشکلات متعدد صحنه ای از یک کشور انقلابی را نشان دهند که گویا با انقلاب کردن دچار یک اشتباه  جبران ناپذیر شده است .البته باید یاد آور شد که این سیاست قبلا در مورد ایران نیز پیگیری شده است و حتی هم اکنون نیز در حال اجراست. در کل باید گفت یقینا مصر از اهداف مهم آمریکا در منطقه  غرب آسیاست چرا که 30 سال بود مصر به عنوان محوری ترین کشور عرب تحت مدیریت بی چون و چرای آمریکا قرار داشت و به عنوان حیاط خلوت آمریکایی ها در منطقه محسوب میشد و اکنون بهترین گزینه برای آنها غرب گرا ترین جریان ها میباشد و باید اضافه کرد وجود هرج و مرج در مصر به عنوان تابلویی از یک کشور گستاخ در برابر سایر کشور عربی برای کنترل بیشتر آنها به خودی خود برای آمریکایی ها مطلوب است
 
باید پذیرفت که اخوانی ها دچار اشتباهات فراوانی در عملکرد یکساله خود شده اند و شاید بدترین اشتباهشان معرفی بدترین گزینه اسلامگرا ها  برای ریاست جمهوری بود . با قاطعیت میتوان گفت مصر نیاز به یک شخصیت انقلابی داشت که یقینا مرسی فاقد چنین شخصیتی بود . انتظار این بود که مرسی  بتواند انقلابی واقعی در عرصه مدیریتی کشور آغاز کرده و به کمک مردم آن را به سرانجام رساند ولی عملا این اتفاق نیافتاد.
 
نکته دیگری که در این جریان اهمیت دارد نقش ارتش مصر است .به جرات میتوان گفت که ارتش مصر در حال حاضر مشروع ترین نهاد حکومتی محسوب میشود چرا که نه از طرف مخالفان دولت و نه از طرف موافقان دولت سلب مشروعیت نشده و همه طرفین درگیر ارتش را به عنوان یک نهاد مردمی میپذیرند. البته باید مطرح کرد که ارتش مصر حدود 2.5 میلیون نفر عضو و 40درصد اقتصاد کشور را در اختیار دارد و به عنوان قدرتمند ترین نهاد فعلی مصر شناخته میشود .ارتش مصردر این درگیری بسیار هوشمندانه و با تدبیرعمل کرده و بیشتر به دنبال احیای بخشی از قدرت قبلی خود میباشد چرا که از 1952 تاکنون هم دولت و هم مجلس و هم  نهاد قضایی مصر در اختیار ارتش بوده و به عنوان اصلی ترین نهاد مدیریتی کشور شناخته میشد.

 حال پس از برکناری مرسی اگر روند کشور به سمتی برود که انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری برگزار گردد قطعا مرسی نخواهد توانست دوباره رای51درصدی خود را احیا کند چرا که مرسی اکنون کارنامه پرابهامی از یکسال ریاست جمهوری خود را  در مقابل مردم مصر قرار داده و بخشی از حامیان خود را ازدست  داده است. اما سوال اینجاست که آیا مخالفان مرسی توانایی ائتلاف و کسب اکثریت آرا در انتخابات را خواهند داشت یا نه؟ که این امر بستگی به رخداد های آینده این کشور دارد و البته امری است بسیار دشوار که رخداد چنین موضوعی میتواند نشانه ای از برنامه ریزی های مدون و دقیق برای برکناری اسلامگرایان از دایره حکومت باشد
 
 
پی نوشت: مشروعیت از نگاه مردم مصر در پذیرش مردمی است . مقبولیت و مشروعیت از این دیدگاه  مفهومی است یکسان که از نگاه اسلامی و شیعی دومقوله متفاوت میباشد.
۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۲ ، ۰۸:۱۷
حامد موفق بهروزی
جمعه, ۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۰۲ ب.ظ

اعتدال

در استاتیک وقتی برآیند نیروهای وارد بر جسم برابر صفر باشد میگویند جسم در تعادل است اما نمیدانم در سیاست میتوان از این مشخصه استفاده کرد یا نه؟ مثلا بگوییم اگر تعداد نیروهای وارد شده به دولت از طرف چپ و راست به یک اندازه باشد و در واقع همدیگر را خنثی کنند دولت معتدل است .اما بعید میدانم کسانی که ادعای اعتدال دارند قصد چنین اقدامی را داشته باشند.

همیشه از یک نگاه واهمه داشتم و آن نگاه دکارتی به مختصات فضای سیاسی کشور بود به گونه ای که اشخاص خود را در مبدا این مختصات قلمداد میکنند و برچسب تندرو را نثار کسانی میکنند که از خودشان جلوتر باشند و برچسب مسامحه کار را نثار کسانی که از خودشان عقب تر  قرار داشته باشند این خود برتر بینی همیشه آزارم داده و اکنون به نظر میرسد باید چهار سال این تفکر را تحمل کنم . ظاهرا نگاه غالب برای این دوره این خواهد بود که برای هیچ کاری نباید پافشاری کرد چون به سرعت لقب تندرو اعطا خواهد شد .

به نظرم خیلی باید حواسمان جمع باشد که اولا برچسب نخوریم و دوما بر روی اصول انقلاب پافشاری داشته باشیم و این سخت است چرا که هنرمندی میخواهد و این احساس خطر را شدیدا حس میکنم که یکی از نقاط ضعف ما همین موضوع خواهد بود.

اعتدال واژه ای شیک و دهن پرکن هست شعاری که توانست غالب بر تمام شعار های دیگر انتخابات شود و یقینا حربه تیزی که میتواند معتقدین واقعی را از صحنه بیرون کند چرا که ویژگی یک معتقد واقعی اصرار بر امر حق است و اکنون این اصرار در ادبیات کشور تبدیل به برچسب جنگ طلب و . . . شده است.

از همه دوستان میخواهم قدری بیشتر روی این موضوع بیاندیشند و راه کار ارائه دهند که چگونه میتوان از کمند این برچسب ها رهاشد و در عین حال به وظیفه اصلی خویش عمل کرد

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۲ ، ۲۱:۰۲
حامد موفق بهروزی
شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۵۱ ب.ظ

رئیس جمهور جدید

دوستان همفکر بنده احتمالا در این لحظات حال خوبی ندارند و از بابت شکست سنگین و ناباورانه از طرف رقیب فکری خود دچار افسردگی نیز باشند . به عنوان برادر کوچک شما چند نکته خدمت شما عرض میکنم :

نکته اول این که اینقدر بدبین نباشید آنچه رقم خورد پیروزی بزرگی بود برای تفکر جمهوری اسلامی چرا که مشارکت بالای مردم ایران در شرایطی که دشمنان ما فکر میکردند حضور کمرنگ خواهد بود خود دست آورد بزرگی است . در ضمن نباید نقش پررنگ آقایان اصلاح طلب و شخص خود رئیس جمهور منتخب را در این زمینه نادیده گرفت .

نکته دوم : در قله نظام، مقام عظمی ولایت امام  خامنه ای حضور دارند ( که جایگاه ایشان به نظرم بسیار متفاوت با دوره جناب خاتمی است) و قطعا هرجا انحرافی صورت بگیرد در مقابل آن خواهند ایستاد .

نکته سوم : به نظرم برای اصولگرایان این شکست الزامی بود چرا که خود را برنده قطعی انتخابات تصور میکردند و این اتفاق باید درس عبرتی باشد که خدایی نکرده تحلیل های ما از روی ساده اندیشی و . . . نباشد

نکته چهارم : شکست حاصل را دوستان نباید گردن یکدیگر بیاندازند و خود را بری از اشتباه تصور کنند . متاسفانه پیامک های متعددی برای بنده ارسال شده که عده ای دولت را مقصر میدانند، عده ای جریان پایداری را مقصر میدانند، عده ای چند کاندیدای خاص را، عده ای مردمی که به دنبال شکم بوده اند را و . . . تصور نمیکنم این کار درستی باشد . بپذیریم که اشتباه کردیم، در محاسباتمان، در برآوردی که از جامعه داشتیم، در عملکردمان و  . . . بگردیم اشتباهاتمان را پیدا کنیم و برای رفع آنها تلاش کنیم.

نکته پنجم : ایمان دارم ما هنوز مردم ایران را نشناخته ایم . کسانی که از نتیجه انتخابات شگفت زده شدند باید بفهمند که درک درستی از منطق مردم ندارند . به نظرم یکی از مهمترین مسائل در این گونه موضوعات پیش بینی درستی از رفتار عمومی مردم است که اگر یک جریان فکری سیاسی نتواند به درستی این کار را انجام دهد محکوم به شکست است .

نکته ششم : یادمان باشد امام خمینی فرمودند : هدف از انتخابات حفظ اسلام است . یادمان باشد رئیس جمهور منتخب توسط شورای نگهبان تایید شده بود و یادمان باشد ایشان رئیس جمهور همه مردم ایران است.


در پایان انتخاب جناب دکتر روحانی رو به همه طرفداران ایشان تبریک عرض میکنم و امیداورم ایشان در انجام ماموریت خویش موفق و سربلند باشند

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۵۱
حامد موفق بهروزی
چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۳۱ ب.ظ

نظر نهایی و توصیه آخر

با قاطعیت ایمان دارم که سعید جلیلی تنها کسی است که اختیارات ریاست جمهوری را میتوان به او سپرد. ازهمه دوستان تقاضا میکنم به ایشان رای دهند . یادمان باشد کسانی حق حاکمیت برای این مردم را ندارند :

کسانی که مردم را آنقدر کم شعور میدانند که وعده ۱۰۰ روزه حل شدن مسائل اقتصادی را میدهند و دم از آشتی بادنیا میزنند کسانی که در سال ۸۲ و ۸۳ خاک علمی این کشور را به طوبره کشیدند کسانی که ۱۰ سال است به دنبال قدرت هستند کسانی که بیت المال را با جیب خود اشتباه گرفتند و وام های میلیاردی اخذ کردند کسانی که برای رای آوری تمام دست آوردهای نظام را به چالش میکشند و اصول انقلاب را زیر سوال میبرند تا خود را متمایز نشان دهند کسانی که نقاط قوت نظام را نقاط ضعف نشان دادند و نقاط ضعف را آنقدر پررنگ جلوه دادند تا مردم را ناامید سازند . کسانی که با افتخار از فتنه گران ۸۸ نام میبرند و آنها را الگوی خود میدانند . کسانی که نیامده دم از دوستی با غرب میزنند . کسانی که نیامده سوریه را محلی برای به کسب غنیمت میدانند و تا یک ریال گیر نیاورند یک ریال هزینه نخواهند کرد . کسانی که یادشان رفته خرمشهر را خدا آزاد کرد نه امثال خودشان و کسانی که ازنظرشان آنها کشف کرده اند. کسانی که یادشان رفته امام راه قدس را نشان میدادند و قرار بود ما آن مسیر را برویم. کسانی که خیال  میکنند ما با آمریکا دچار سو تفاهم شده ایم و با اشتراک ۵۱ درصدی میتوان اختلافات را حل کرد و یادشان رفته که امام میفرمود ما هم میدانیم که آمریکا نمیخواهد ما باشیم و آنها هم میدانند که ما نمیخواهیم آمریکا باشد . یادمان باشد ما آنقدرها هم گرسنه نیستیم که کسی به ما بگوید : آن مرد با نان آمد. یادمان باشد که امام میگفت : نهضت ادامه دارد. یادمان باشد این مسیر انقلاب پیمودنی است و باید رفت اگر کسی بیاید که این مسیر را با تزریق مخدر بر جامعه تیره و تار کند دوباره روحیه انقلابی و استکبار ستیز مردم که ناشی از روح حسینی است مسیر حرکت را به اصل خویش باز خواهد گرداند اما فرصت ها را به مدت ۴ سال و چه بسا ۸ سال از دست خواهیم داد. یادمان باشد ۸۸ چه شیوه ای برای تبلیغ فتنه گران استفاده شد و ببینیم که اکنون چه کسانی شیوه تبلیغ فتنه گران را درپیش گرفته اند. یادمان باشد ریس جمهور قرار نیست فقط روگذر بسازد یا پل افتتاح کند .

ریس جمهوری ایران اسلامی باید در شان گفتمان انقلاب اسلامی باشد

به فضل الهی به جلیلی رای خواهیم داد و ایشان پیروز خواهند بود

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۳۱
حامد موفق بهروزی
يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۵۴ ب.ظ

ذهن من در این چند روز(2)

امتحانات بد جوری اذیتم میکنه انگار کلا از دانشگاه خسته شدم . خدا رو شکر تموم شدن البته بماند که چه جوری تموم شدن!

بعد از مناظره اول که خیلی  از دست صدا و سیما  ناراحت بودم به نظرم کم کم این روش جاش رو پیدا کرد و تا حدودی تونست خودش رو به همه تحمیل کنه

مناظره دوم

·        آغازی بود بر هم پیمان شدن حداد و جلیلی

·        عارف و روحانی همچنان خط سیاه نمایی رو دنبال میکردند

·        قالیباف هم به نظرم هیچ پشتوانه فکری  مشخصی ( اعم از درست یا نادرست) نداشت

·        نمیدونم چرا بیشتر از این تو ذهنم چیزی نمونده؟

مناظره سوم

·        در حد خودش تونست نسبت آرا رو تغییر بده

·        قبل از مناظره اخبار متعددی بود که سعید جلیلی روی دیگری از خودش رو ، رونمایی خواهد کرد. یادمه ما شب قبل از مناظره تا ساعت 5/2 شب تو ستاد جلیلی با بچه ها جلسه داشتیم . همون جا بودکه بحث روش جدید جلیلی در مناظره فردا دهن به دهن میچرخید

·        متاسفانه اوج مناظره انشای ضعیف ولایتی بود . و در ادامه اطلاعات عجییبی که در مورد پرونده هسته ای ارایه کرد

·        در ضمن تا حالا عصبانی شدن ولایتی رو ندیده بود که دیدم

·        به نظرم جلیلی تو مناظره در دو ائتلاف غیر رسمی حضور داشت : الف ) ائتلافی با قالیباف برای عیان کردن رویکرد واقعی ولایتی   ب) ائتلافی با حداد برای دفاع از انقلاب و نظام در برابر سیاه نمایی های عارف و روحانی و رضایی

·        نکته خیلی جالب برام این بود که جلیلی از واژه های ( ظرفیت و ساختار ) کم استفاده کرد و برعکس بقیه کاندیداها و مجری کم کم داشتند از این واژه ها استفاده میکردند

·        به نظرم قالب کلی انتخابات داره به صورت یک مثلث شکل میگیره : جلیلی ، روحانی، قالیباف

·        تا کید شدید رضایی برای پررنگ کردن اعضای ائتلاف پیشرفت و عدالت جالب بود

حضور دکتر جلیلی در تبریز

·        واقعا کم کاری ستاد استان مشهود بود

·        نسبت به برنامه قالی باف جمعیت بیشتری اومده بودن

·        البته پرشور بودن جمعیت رو هم باید به اون اضافه کرد

·        مطرح کردن سه خط آسیب رسان به انقلاب توسط دکتر جلیلی بسیار جالب بود : فتنه گران – انحرافیون – تردیدگران( کسانی نقاط قوت نظام را نقاط ضعف نظام جلوه میدهند)

مواضع دوستان

·        در تعجبم که هنوز برخی دوستان در تردید هستند که باید به چه کسی رای داد

·        در تعجبم که هنوز برخی دوستان شک دارند که آیا به ولایتی رای بدهند یا نه؟

·        خدا رو شاکرم که خیلی از دوستان به جلیلی رسیده اند

مواضع بزرگان

·        در تعجبم که حاج آقا ش. روی ولایتی بسته

 

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۵۴
حامد موفق بهروزی
دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۲۲ ب.ظ

ذهن من در این چند روز

در این چند روزی که از تبلیغات کاندیداها میگذره موارد متعددی به ذهنم میرسید که بنویسم ولی به دلایل گوناگون نتونستم جمع بندی درستی داشته باشم و به ناچار به همان صورت دست نخورده و بی آلایش یا بهتر بگم بی آرایش از ذهنم پیاده میکنم تا شاید این ذهنم آرام بگیره و دست از سرم برداره .

تغییر کاندیدای من

ابتدا لنکرانی رو اصلح میدونستم و افتخارم این است که در اول اردیبهشت ماه که حضور ایشون قطعی شد برای اثبات ایشون خودم رو رسوای عالم کردم . بعد از کناره گیری ایشون فارغ از تمامی تیکه پرونی های دوستان دکتر جلیلی رو شخص اصلح این دوره شناختم . در ادامه به قول یامین پور سردرد گرفتم که چطور کسی که ذاتا ضد رسانه است رو برای مردم تبلیغ کنم؟ راستش را بخواهید تازه تفاوت دانشجو با مردم عادی را میفهمم . وقتی به دانشجو دلیل عقلانی می آوری اگر قانع هم نشود دم نمیزند ولی برای مردم عادی دلیل مهم نیست انگار چیز دیگری میخوان شاید اعتماد قلبی، شاید باور صداقت، شاید باور درک مردم

مناظره اول

1-   اوج عصبانیتم از صدا و سیما رقم خورد . شاید اگه ضرغامی جلوم بود تیکه تیکش میکردم . به قول دوستان اگه به مهران مدیری میگفتن یه طنز انتخاباتی بساز این جوری نمیتونست .

2-   جای خالی یه شخص رو در تمامی طول مناظره حس کردم و اون دکتر احمدی نژاد بود . بودنش دو تا فایده داشت اول این که هیچ کدوم از کاندیداها جرات نداشتن با این رشادت دهن دولت رو صاف کننن دوم این که مشارکت خیلی افزایش پیدا میکرد

3-   حداد عادل رو نماینده نظام جمهوری اسلامی ایران حس میکردم انگار فقط اومده بود یه جاهایی که نظام زیر سوال میره از دست آورد بزرگ انقلاب دفاع بکنه

4-   غرضی اگه یه ذره دیسیپلین داشت و از اطلاعاتش درست استفاده میکرد خیلی رای میتونست جمع بکنه ولی واقعا خیلی جاها دست کروبی رو تو مناظره ها بسته بود

5-   روحانی حتی ضعیف تر از غرضی ظاهر شد

6-    ولایتی از آشتی با دنیا حرف زد و از توزیع فقر ( که در حین مناظره اس ام اس میثم رسید دستم که توش حرف آقا بود : آنهایی که عدالت را توزیع فقر می نامند مغز و روح کلامشان این است که به دنبال عدالت نروید) .

7-   انرژی قالیباف همیشه برام الگو بوده و هست

8-   نکته جالب جلیلی : برای کنترل تورم و نقدینگی باید نقدینگی به سمت تولید هدایت شود

9-   محسن رضایی را جزو بدبین ترین مسئولین جمهوری اسلامی شناختم که در همه موارد نیمه خالی لیوان رو میدید

 

چند نکته در مورد انتخابات

·       حس غرور میکنم وقتی کاندیدای ریاست جمهوری ایران به شهری سفر میکنه ازش استقبال میکنند و براش تدارک جشن دیدن . کاش همه کاندیداها متوجه باشن که خود این یعنی تایید نظام . کاش کاندیداها متوجه باشن که برای رای آوردن نباید کل فعالیت های نظام رو در 8 سال گذشته زیر سوال برد. میترسم که متوجه نباشن و  . . .

·       حس بدی دارم وقتی بچه ها به غرضی میخندن . آخه این تایید شده نظامه . بابا یادمون نره شورای نگهبان این شخص رو صالح دونسته برای تصدی پست ریاست جمهوری

·       رای آوردن رضایی رو مساوی با از بین رفتن نظام جمهوری اسلامی میدانم ( البته خیلی غلیظ گفتم ولی اشکال نداره تو این ادبیات شاید مناسب باشه) : تمامی طرح هاش از جنس توهم و فقط روی کاغذ خوشگله که بعضی هاش روی کاغذهم جالب نیست

·       از 13 میلیونی که 88 به موسوی رای دادن چند میلیونش که رای نمیدن، بقیه اش هم بین عارف و روحانی تقسیم بشه بازم چیزی از آب در نمیاد

·       متاسفانه س. داره از قالیباف حمایت میکنه نمیدونم شاید فکر میکنن که ریس جمهور فقط باید پل بزنه و یا اتوبان درست کنه . البته توجیه شان هم این است که فرصت آزمون و خطا نیست و نباید تجربیات گذشته رو تکرار کرد

·       کلید واژه آزمون و خطا زیاد داره تکرار میشه . انگار همه کاندیداها میخوان انتخاب جلیلی رو آزمون و خطا عنوان کنن و از این برچسب بر علیه جلیلی استفاده کنن

·       بعضی ها میخوان بگن جلیلی مثل احمدی نژاده پس ما بهش رای نمیدیم(بچه حزب اللهی ها) منم بهشون میگم اتفاقا من به همین دلیل که به احمدی نژاد شبیه هست بهش رای میدم. به قول روزنامه بهاری (ایران) دولت نهم و دهم دولت معیاراست (به فرموده رهبری) پس شخص بعدی حتما باید به احمدی نژاد شبیه باشه ولی باید دقت کرد که شباهتش در نقاط ضعفش نباشه( از جمله حاشیه سازی ها )

·       خیلی وقت ها احساس میکنم وقتی آقا کسی رو به عنوان مشاور انتخاب میکنه بیشتر میخواد طرف رو کنترل کنه تا این که از نظراتش استفاده کنه . (گرفتین که؟  تحت کنترل بودنش به نظراتش میچربه). البته این یه حس هست شاید هم غلط باشه. البته شاید.

·       ولایتی رو رقیب اصلی جلیلی میدونم .

 


 پ . ن ۱: خیلی مطالب دیگه هم هست که به زودی شاید به همین شیوه نوشتم

 پ . ن ۲: ببخشید که خیلی درهم برهم نوشتم  واقعا امتحانات و . . . نمیذاره تمرکز کنم

 

 

 

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۲۲
حامد موفق بهروزی

 رقابت کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با شعار های شیک و جذاب در حال وقوع است و ما به عنوان شهروندان جمهوری اسلامی ایران در حال گزینش شخص مطلوبمان برای تصدی پست ریاست جمهوری هستیم . چه ملاک هایی باید در نظر گرفته شود تا بعد از انتخابات دچار پشیمانی از انتخاب خود نشویم؟ آنچه که برای بسیاری از مردم ولایتمدار کشورمان مهم است شاخص های مقام معظم رهبری است که در طول چندین سخنرانی مطرح فرموده اند . یکی از مهمترین موضوعاتی که ایشان به عنوان شاخص های اصلی برای شخص رئیس جمهور عنوان فرمودند روحیه پایداری و استقامت میباشد . عدم مرعوب شدن در برابر دشمنان اسلام یکی از اصلی ترین ویژگی هایی است که رئیس جمهور آینده باید از آن برخوردار باشد . شاید جالب باشد بررسی این موضوع را به خود آمریکایی ها بسپاریم و از نگاه آنها به اهمیت این مسئله بنگریم . در سیستم دموکراتیک دروغین آمریکایی، اندیشکده های مهمی وجود دارند که دو کارکرد اصلی دارند : اول اینکه با تصمیم سازی و ایجاد انتخاب های گوناگون در اتخاذ استراتژی های مناسب برای دولتمردان آمریکایی کمک میکنند و دوم اینکه با انتشار بخشی از این گزارش ها در جهت آماده سازی فضای عمومی کشورشان برای به اجرا در آوردن آن تصمیمات آمادگی روانی را در شهروندان خود ایجاد میکنند . از این رو یکی از منابعی که میتوان نگاه آمریکایی ها را تفسیر کرد و به رویکرد آنها پی برد بررسی اطلاعات منتشر شده توسط این مراکز است . یکی از مهمترین مراکز وابسته به دموکرات های آمریکا اندیشکده بروکینگز هست که برای پی بردن به اهمیت آن کافی است ذکر شود که طراحی فتنه 88 و مدیرت خارجی آن توسط مرکز خاورمیانه این اندیشکده به نام سابان سنتر واقع در دوحه قطر با مدیریت حیم سابان صورت گرفت . این اندیشکده اخیرا مطلبی با عنوان (Lessons from America’s First War with Iran)  منتشر کرده که اولا در این مطلب آمریکایی ها اعتراف کرده اند که جنگ ایران و عراق جنگ ایران و آمریکا بوده و پس از آن عبرت های این جنگ را برای ایالات متحده آمریکا بررسی کرده است . با نگاهی گذرا به این مطلب اهمیت مرعوب ساختن رقیب را در سیاست های آمریکا به وضوح درک خواهیم کرد .

این مطلب در سه بخش اصلی نگارش یافته که در بخش اول به تلفات جنگ و در بخش دوم به سیاست های آمریکا در طول جنگ و در بخش سوم که عمده این مقاله را شامل میشود به عبرت های این جنگ برای سیاست گذاری امروز آمریکا پرداخته شده است. جدای از این مطلب که در هر سه بخش مطالب جالبی عنوان شده است اما بررسی بخش سوم برای موضوع این نوشتار اهمیت دارد   

این بخش که با تیتر

So what are the lessons of this war for America today?

آغاز میشود با مقدمه کوتاهی به این جمله میرسد :

We should thus expect the next war to make Iran more extreme and more determined to get the bomb.

و با همان رویکرد توجیه سازی و عملیات روانی به مخاطب القا میکند که در آینده جنگی سخت و گسترده در پیش است وباید برای آن آماده بود . بعد از این مطلب یکی از نتایج جنگ را با این جمله عنوان میکند :

Another lesson of the first war is that Iran will not be easily intimidated by the United States

بدین معنا که یکی از عبرت های این جنگ این است که از این پس ایران به سهولت مرعوب نخواهد شد و این مسئله برای آمریکا یک تهدید محسوب میشود و روند جنگ را که در نظر آنها باید با ایجاد رعب و وحشت باشد دچار اشکال میکند . البته باید متذکر شد که این جنگ لزوما به معنای جنگ سخت نیست . و اما شاه بیت این مقاله موضوعی است تحت عنوان :

Another lesson is that ending a future war will be a challenge

این قسمت از مقاله به بررسی چالشهای پایان جنگ میپردازد و یکی از مهمترین علل پایان جنگ را شکست سنگین ایران در عملیات های قبل پذیرش قطعنامه و تهدید به بمباران تهران توسط بمب های شیمیایی میداند و یاد آور میشود که تجربه نشان داد زمانی که ما خواهان اتمام جنگ بودیم راهکاری که باعث شد بتوانیم این کار را انجام دهیم مرعوب ساختن ایرانیان با تهدید های این چنینی بود. جدای از این که تحلیل آمریکایی ها از روند اتمام جنگ صحیح است یا نه این مطلب نشان دهند نوع نگاه استراتژیست های آمریکایی به این موضوع را نشان میدهد.  

آمریکا به فرموده امام روح الله و امام خامنه ای به عنوان شیطان بزرگ و اصلی ترین دشمن ما لقب گرفته  ویکی از مهمترین سیاست های آمریکا برای از بین بردن رقبای خود مرعوب ساختن حریف است . در این بین اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد در مقابل این حریف از بین نرود نباید دچار سیاست ورزی های آمریکا و متحدانش شود  . ترس از دشمن و مرعوب شدن توسط آنها خطرناک ترین عاملی است که میتواند پایه های این انقلاب را به لرزه در آورد . امید است هیچ کدام از مسئولین کشور به این مسئله دچار نشوند و ما نیز برای انتخاب رئیس جمهوری در سطح انقلاب اسلامی ایران به این مسئله نگاهی ویژه داشته باشیم

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۵
حامد موفق بهروزی