دیدگاه

در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود
  • دیدگاه

    در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود

امام خامنه ای (حفظه الله):
دیدگاه

جوانها! بدانید، بدون هیچ‌گونه تردیدی آینده‌ی روشن و امیدبخش این کشور و این نظام متعلّق به شما است؛ شما خواهید توانست کشورتان و ملّتتان را به اوج افتخار برسانید؛ شما به توفیق الهی خواهید توانست الگو و نمونه‌ی کاملِ تمدّنِ نوینِ اسلامی را در این آب و خاک تشکیل بدهید؛ برای اینکه بتوانید این وظائف بزرگ را انجام بدهید، بایستی دین را، تقوا را، عفّت را، پاکیزگیِ روحی را در میان خودتان هرچه بیشتر ترویج کنید و تقویت کنید. جوانِ امروز احتیاج دارد به دین، به تقوا، به علم، به نشاطِ کار، به امانت، به عفّت، به [انجام‌] خدمات اجتماعی و به ورزش؛ اینها خصوصیّاتی است که جوانِ امروز به آن احتیاج دارد و شما عزیزان بسیجیِ من ان‌شاءالله توفیق انجام این کار را داشته باشید.

طبقه بندی موضوعی
يكشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۱۹ ق.ظ

منتقدان دولت در 8 سال قبل کجا بودند؟

انتقادات به عملکرد دولت در طول این 9ماه، به برکت توافق ژنو، سبد کالا، طرح انصراف از یارانه، توقیف روزنامه ها، تغییرات فراوان مدیریتی و . . . به حد اعلی رسیده است. انتقاداتی که از سمت گروه های مختلف مردمی و سیاسیون به دولت وارد شد سبب موضع گیری های فراوانی از سمت دولتمداران و رسانه های حامیشان گشته است. به نظر میرسد حجم انتقادات علیه دولت سبب سردرگمی در مدیریت انتقادات گشته است و شخص خود رئیس جمهور با الفاظی که در شأن ایشان نیست با منتقدان برخورد میکنند. واژه هایی اعم از بی سواد، بی شناسنامه، افراطی و ... همه برچسب هایی هستند که توسط رئیس جمهور در خصوص منتقدان به کاربسته شد.

برخی از سیاسیون طیف به اصطلاح اصلاح طلب نیز با تکرار برخی عبارات سعی در اتهام زنی به منتقدان دارند. این سیاسیون و رسانه های حامی آنها که پیشتر در ایام فتنه 88 ماهیت وجودی خود را عیان ساخته بودند اکنون با پررویی تمام و زبان درازی مدعی میشوند که  "این منتقدان در 8 سال گذشته کجا بودند؟"

در باب این مسائل ذکر چند نکته حائز اهمیت است :

1- اولین نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که در 8 سال گذشته انتقادات از سمت جریان اصولگرایی نسبت به دولت احمدی نژاد چنان بود که احمدی نژاد توانست در ایام انتخابات مدعی شود رکورد طرح سوال و استیضاح توسط مجلس علیه دولت، در دوره وی شکسته شده است. مخالفان نقد و انتقاد خوب است حافظه تاریخی خود را مرور کنند و با واقعیت ها آنگونه که هستند مواجه شوند و نه آنگونه که دوست دارند. البته هیچ بعید نیست انتظار آقایان از نقد در 8 سال گذشته، فراهم کردن شرایطی برای متلاشی نمودن دولت بوده است در حالی که منتقدان باید نقد را برای بهتر شدن کارکرد دولت انجام بدهند و نه براندازی آن.

برفرض محال گفته حضرات مخالف انتقاد، درست بوده باشد و طیف منتقد فعلی در 8 سال قبل سکوت کرده باشند، جای این سوال وجود دارد که منتقدان 8 سال قبل اکنون کجایند؟ منتقدانی که رکورد انتقاد در تاریخ کشور را در دولت قبل شکسته بودند چگونه میشود که اکنون مخالف انتقاد موضع گیری میکنند؟ چرا این منتقدان اکنون سکوت کرده اند و در مقابل این همه عملکرد ضعیف دولت در مسائل مختلف که در بعضی موارد خود رئیس جمهوری با پذیرفتن ضعف خود با صداقت از مردم عذر خواهی کردند، هیچ واکنشی نشان نمیدهند؟

2- دوم باید از این آقایان پرسید که شما در 8 سال گذشته کجا بودید؟ مگر امثال شما نبودید که 4سال قبل با دمیدن در آتش سوزان فتنه در پنهان کردن واقعیت های کشور همسو با  دشمنان عمل نمودید و هزینه آن رخداد فاجعه بار سیاسی را هرچه بیشتر بر نظام جمهوری اسلامی تحمیل کردید؟ امثال کسانی که امروز از جنبش سبز برائت میجویند، 4 سال قبل کوچکترین قدمی در تنویر افکار عمومی کشور برنداشتند و منافع حزبی و جناحی خود را مقدم بر منافع ملی دانسته و چنان عمل می کردند که گویا برای براندازی نظام اسلامی قسم یاد کرده اند. آری مدعیان « در 8سال قبل کجا بودید؟» باید این سوال را ابتدا از خود بپرسند که خودشان در سالهای دوری از مسندهای رسمی کشور، به چه فعالیت هایی علیه منافع ایران پرداختند و نقششان در رخدادهای این 8 سال چه بود؟

3- واضح است در جمع کسانی که امروز به دفاع از دولت میپردازند و علیه منتقدان دولت، جبهه تشکیل داده اند، اختلاف دیدگاه فراوانی وجود دارد به طوریکه بسیاری از این اشخاص بارها از این دولت به عنوان رحم اجاره ای برای دولت بعدی ذکر کرده اند و اعلام کرده اند که این دولت، دولت مطلوب آنها نیست. با این وصف جای این سوال وجود دارد که چگونه ممکن است سلایق مختلف سیاسی به دفاع از دولتی که چندان برایشان مطلوب نیست بپردازند؟ به نظر میرسد پاسخ این جمع بدین گونه باشد که بایستی در مقابل این همه هجمه علیه دولت ایستادگی کرد و از این دولت دفاع کرد وگرنه چنین انتقاداتی به این رحم اجاره ای صدمه خواهد زد و فرزند متولد شده از آن ناقص الخلقه خواهد بود.

4- سوال بعدی اینگونه مطرح میشود که آیا کسانی که به فکر دولت و مجلس بعدی هستند و اغراض جناحی و حزبیشان برهمه اعتقاداتشان میچربد میتوانند مدعی « در 8سال قبل کجا بودید؟ » باشند؟ به این دوستان باید گفت کسانی که امروز از دولت نقد میکنند در 8 سال قبل نه اینکه دقیقا در همان جایگاه مدافعان  فعلی دولت باشند بلکه به سبب اضطراری که احساس میکردند به دفاع از نظام می پرداختند. تفاوت جایگاه مدافعان فعلی دولت با جایگاه 8 سال گذشته منتقدان در این است که در 8 سال گذشته به مرحمت سکوت برخی سیاسیون و فتنه انگیزی دشمنان داخلی و خارجی این مردم، اصل نظام اسلامی به مخاطره افتاده بود و اگر با اولویت بندی عمل نمیشد در چاه همان کسانی می افتادیم که در ایام فتنه به جای دفاع از اصل نظام در مجلس کشور دل به حال فتنه گران میسوزاندند و علیه بسیج و نیروی انتظامی که خط مقدم مقابله با فتنه گران بود موضع میگرفتند.

5- مسئله بعدی در این خصوص این است که سرکوب گران انتقاد، در این خیال به سر میبرند که انتقاد کردن از هر عملکردی یک واجب شرعی است و هیچ ربطی ندارد که عملکرد چگونه است و آیا عملکرد مد نظر اشتباه بوده است یا نه . اساسا این طیف معتقد است کسی حق انتقاد ندارد مگر اینکه همیشه منتقد بوده باشد. در حالی که انتقاد کردن به معنای شناخت اشتباه در حضور شاخص و معرفی آن به مسئول امر جهت ترمیم آن اشتباه است. در هر حال به این حضرات یاد آور میشود که انتقاد کردن، شخصیت های شاخص محور می طلبد و نه شخصیت هایی که مرغشان همیشه ی خدا یک پا داشته و خواهد داشت.

6- جدای از اینکه این انتقادات به درستی مطرح میشود یا نه، انتظار از مسئولان نظام اسلامی فراتر از نگاههای سطحی موجود به این انتقادات میباشد. چگونه است که برخی انتقادات سبب میشود که رئیس جمهور کشورمان بارها علیه منتقدان موضع گیری صریح و بسیار تندی داشته باشند و به اصطلاح خونشان به جوش بیاید و آنچنان که گفته شد با منتقدان سخن بگویند. امیدواریم مسئولان دولتی و به خصوص رئیس جمهور محترم  در مواجهه با انتقادات سعه صدر بیشتری به کار بندند.
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۸:۱۹
حامد موفق بهروزی
سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۰۱ ق.ظ

آیا مسئله حقوق بشر در مذاکرات قابل حل است؟

از سال 2001 به بعد که ایران و غرب وارد مرحله جدیدی از اختلافات و نزاع های سیاسی شدند مسئله حقوق بشر در مرکز توجهات قرار گرفت. زمانی که بوش، ایران را به همراه چند کشور دیگر محور شرارت نامید و مدعی حمایت ایران از تروریسم شد. پس از آن بارها ایران تلاش کرد که این برچسب را از پیشانی خود بزداید اما هیچ گاه این امر محقق نشد. البته باید گفت در این مسیر، ایران روش های خاصی را در پیش گرفته بود که خود جای بحث و بررسی دارد.

آنچه در این مجال به دنبال پاسخ گویی به آن هستیم این است که چرا غرب و ایران هردو همزمان مدعی رعایت حقوق بشر هستند در حالی که رفتارهای مختلفی در این خصوص از طرفین مناقشه مشاهده میشود. یقینا پاسخ این مسئله را باید در تعریف حق بشر در دیدگاه طرفین منازعه جست وجو کرد. در نگاه اسلامی منشا حقوق، حق الهی است به تعبیر دیگر آنچه سبب ایجاد حقوق خواهد بود مسئله مالکیت میباشد و از آنجایی که در نگاه اسلامی مالک اصلی، خداوند است و انسان در طول این مالکیت تبیین شده است، طبیعی است حق مطلق خداوند است و بقیه حقوق اعم از حقوق انسان و سایر موجودات در این جهت تعریف میشود .

در حالی که در نگاه های غربی و آن دسته تفکراتی که مبانی فکری آنها پس از انقلاب فرانسه در سال1789 با محوریت اومانیست شکل گرفت منشا حقوق را در دو نظریه سازمان داده اند :

الف) نظریه حقوق طبیعی : یعنی هر آنچه طبیعت انسان خواهان آن باشد به عنوان حق بشر باید در نظر گرفت به عنوان مثال خوردن و آشامیدن که از نیاز های طبیعی انسان است باید به عنوان حق بشر پذیرفت

ب) نظریه پوزیتیویسم یا قرار داد اجتماعی : یعنی هر آنچه که اکثریت انسان ها بپذیرند حق بشر، فلان مسئله است میتوان نتیجه گرفت که آن مسئله حق بشر میباشد. به عنوان مثال اگر در یک جمع پذیرفته شود که یک رفتار اجتماعی یا فردی، حق بشر است هیچ شخصی نمیتواند از آن رفتار عدول کند چرا که ناقض حقوق بشر لقب خواهد گرفت.

هر دو نظریه دارای اشکالات فراوان معرفت شناختی میباشند و در نگاه دیگر باید گفت همان اشکال معرفتی که به دموکراسی از جنبه ایدولوژی و نه از جنبه روش میتوان وارد ساخت به همین دو نظریه نیز وارد است و آن اشکال این بود که نگاه دموکراسی که مبنا را به عدم شناخت حقیقت متوجه ساخته و به دلیل عدم توانایی بشر در شناخت حقیقت، دریافت و پذیرش حقیقت را متوقف بر پذیرش اکثریت دانسته است خود متناقض است چرا که اگر نمیتوان حقیقت را شناخت چگونه گزاره عدم توانایی بشر در شناخت حقیقت، شناسایی شده است.

حال با این مقدمات باید گفت سیاست که خود زاییده فلسفه است نمیتواند اختلافات معرفت شناختی را حل سازد و به عبارت دیگر تفاوت غرب با ایران فراتر از یک اختلاف ساده سیاسی است و تمام این ها ریشه در اختلافات جهان بینی غربی که متکی بر محوریت انسان و جهان بینی توحیدی که متکی بر محوریت خدا است میباشد.

تمام راه حل های سیاسی و مذاکره صرفا میتواند به عنوان یک مسکن در این مسئله نقش ایفا کند و هیچ گاه تناقض های مبنایی در مذاکره قابل هضم نخواهد بود. لذا انتظار حل اختلافات معرفتی در قالب مذاکرات سیاسی انتظاری بیجا و غیر قابل قبول است.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۷:۰۱
حامد موفق بهروزی
شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۰۵ ق.ظ

جناب عارف به کجا چنین شتابان؟!

دکتر عارف پس از انصراف از انتخابات ریاست جمهوری، انتظار محبت بیشتری از طرف دولت داشت و این در حالی بود که روحانی موفقیت خود را مدیون عارف نمیدانست. هرچند عارف نتوانست در دولت تدبیر و امید جایگاهی برای خود دست و پا کند و حتی سمت قبلی روحانی در مجمع تشخیص نیز به وی نرسید اما توانست اقبال بدنه مردمی اصلاحات را که هنوز بر این جریان اعتقاد دارند تا حدودی کسب کند.

بی مهری دولت از یک سو و بی توجهی سران اصلاحات و کارگزارن از دیگر سو انگیزه های قدرتمندی را برای عارف ایجاد کرده است تا در انتخابات مجلس شورای اسلامی دهم، حضوری چشم گیر داشته باشد و به واسطه کسب آرای بالا در این انتخابات بتواند جایگاه اجتماعی خود را برای سیاسیون به اثبات برساند.

عارف دیروز در سفری انتخاباتی در دانشگاه اصفهان به سخنرانی پرداخت و ابراز داشت : (از ماه های گذشته فعالیت های انتخاباتی را شروع کرده ایم اما امسال را فقط به تبین راهبردها و رهنمود ها اختصاص می دهیم و به هیچ وجه وارد مصداق نمی شویم.)

انتخابات مجلس نهم در 12 اسفند ماه سال 90 برگزار شد و معنای آن، این است که تا انتخابات مجلس دهم حدود دوسال فرصت باقی است. حال باید اندیشید که فعالیت انتخاباتی دوسال قبل از انتخابات به چه معناست؟ حتی اگر انگیزه های یک شخص یا یک جناح سیاسی برای پیروزی در انتخابات بسیار زیاد باشد آیا میتواند دلیلی قانع کننده برای ورود زود هنگام به عرصه انتخابات؟

وارد کردن جو سیاسی کشور به عرصه تبلیغاتی آن هم در این برهه زمانی آسیب های فراوانی را به همراه خواهد داشت که نمیتوان به سادگی از آن عبور کرد. فضای رقابت سیاسی زودهنگام اذهان عمومی کشور را به جای جهت دادن در مسیر رفع مشکلات کشور و کمک رساندن به مجلسی که دوسال از عمر آن میگذرد، نگاهها را به تفاوت وعده ها و عملکرد ها معطوف خواهد ساخت و مجلس را خواسته یا ناخواسته میتواند به یک مجلس انفعالی تبدیل سازد که به جای تمرکز بر وظایف قانونی خود اقدام به فعالیت های نمایشی و تبلیغاتی میکند تا از ماراتن تبلیغات کشور جا نماند.

در سال 87 زمانی که 7ماه(نه دو سال!) به انتخابات ریاست جمهوری(نه انتخابات مجلس!) سال 88 فرصت باقی بود مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از دانش آموزان در خصوص تبلیغات زودهنگام نامزدهای احتمالی در آن ایام هشدار دادند و این گونه فرمودند که :(مسائل مربوط به انتخابات به ویژه حضور پرشور مردم در آن، در همان ایام نزدیک به انتخابات بسیار مهم است اما عده‌ای با عجله از حالا مباحث انتخاباتی را شروع کرده‌اند که این فعالیت‌های زودهنگام انتخاباتی موجب منحرف شدن ذهن‌ها از مسائل اصلی، مشغول کردن افراد به یکدیگر، و برخی بدگویی‌ها می‌شود و این، به ضرر مصالح کشور است.)

باید گفت این رویکرد جناب عارف و جریان اصلاح طلب که آنها نیز در سکوت رسانه ای فعالیت های انتخاباتی خود را پیش میبرند به ضرر نظام خواهد بود و هیچ عقل سلیمی اقدام های این چنینی را بر نمیتابد.
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۸:۰۵
حامد موفق بهروزی
پنجشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۳:۲۰ ب.ظ

یارانه و دردسر های دولت

داستان هدفمندی یارانه ها برای مردم ایران روایتی تکراری از بی تدبیری مسئولان و نا امیدی از آنچه وعده میدهند است. احمدی نژاد زمانی که از طرح تحول اقتصادی برای مردم صحبت کرد از جراحی بزرگ اقتصادی گفت و از اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور که بزعم خود ضامن عدالت و پیشرفت کشور بود.



هرچند برخی از اساتید دانشگاه های کشور، از همان ابتدا با اجرای این طرح مخالف بودند اما احمدی نژاد هم دلایل خود را برای عملی کردن این ایده بزرگ داشت.

طرحی که با اعمال نظرهای مختلف مجلس نیز در اجرا دچار تغییراتی شد که در پی آن احمدی نژادی ها به نگذاشتند ها و نشدها تمسک جستند. با این حال باید گفت دولت قبل برای اجرای مرحله اول هدفمند یارانه ها ماه ها کار کارشناسی انجام داد و برای تشریح این مسئله برای مردم، شخص خود رئیس جمهور ساعت ها با مردم سخن گفت تا به مردم اطمینان دهد که با همکاری در اجرای این طرح، دولت را یاری رسانند.

از همان ابتدا کسانی که معتقد بودند این روند باعث افزایش نقدینگی و رقابت تقاضا و نهایتا منجر به افزایش تورم خواهد شد با انتقادهایی از این طرح، دولت را به بی تدبیری متهم کردند اما هرگز نتوانستند در مقابل منطق عدالت محور دولت سخنی بر زبان جاری سازند و همواره از اصل هدفمندی دفاع کردند.

بی شک دولت قبل در دیپلماسی عمومی موفق ترین دولت تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. اندیشه دولت برای مردم چون آب، زلال و شفاف بود و این همه به برکت ارتباط فراوان و بدون واسطه دولت با بدنه مردم بود. بسیاری از تحلیل گران رسانه، خود احمدی نژاد را به عنوان یک رسانه قدرتمند در کشور و جهان مطرح میکردند. از همین رو است که مردم در هماهنگی با دولت قبل کمال همکاری را داشتند و در برآورده ساختن خواسته های دولت از مردم، بیشترین همیاری را انجام میدادند.



با روی کار آمدن دولت یازدهم و بر مسند نشستن طیف لیبرال اقتصادی و یا به قول دکتر نوبخت طیف نهادگرای اقتصادی یعنی همان ها که از ابتدا با اجرای طرح تحول مخالف بودند روند حاکم بر اجرای هدفمندی تغییر کرد و تمایل دولت به اجرای هدفمندی سردتر شد.



دولت یازدهم در آخرین روزهای سال 92ثبت نام دوباره متقاضیان به دریافت یارانه ها را مطرح کرد. موضوعی که برای افکار عمومی جامعه ناملموس و حرکتی ناگهانی محسوب میشد. این اقدام به ویژه پس اجرای ضعیف طرح سبد کالا توسط دولت نگرانی هایی را در اذهان عمومی ایجاد کرد که شایسته بود با دقت نظر بیشتری در آماده سازی فضای عمومی کشور به طرح انصراف از یارانه ها پرداخت میشد.



بر این علل باید اضافه کرد که مردم ایران بر سبک زندگی مسئولان نیز حساس هستند و یا حداقل ذائقه مردم در طول 8سال به این مسئله حساس شده است، مسئله ای که مردم ایران نماد بارز آن را در سفرهای تفریحی رئیس جمهور به شمال کشور و جزیره کیش در مشاهده میکردند و این سوال در ذهن مردم شکل میگرفت که چگونه میشود مسئولی ما را از دریافت مبلغی ناچیز منع کند و خود این چنین زندگی کند؟

در آغاز طرح انصراف از یارانه ها دکتر روحانی در پی ایجاد یک موج انصراف از یارانه بود و شروع دومینوی انصراف از یارانه را نیز خود برعهده گرفت و در یک سخنرانی از انصراف خود از دریافت یارانه خبر داد، غافل از آن که مردم ایران بر وجه دیگری از این انصراف توجه کردند و آن این بود که (( دکتر روحانی تاکنون یارانه دریافت میکرد!!!)).

شکست پروژه موج سازی، عدم کار کارشناسی، عدم اطلاع رسانی به موقع و صحیح، سبک زندگی نامطلوب مسئولان و سابقه ضعیف اجرایی در طرح سبد کالا را به حق میتوان اصلی ترین دلایل عدم انصراف مردم در نظر گرفت.

با این وصف طرح انصراف از یارانه را نیز باید شکست دیگری برای دولت تدبیر و امید در حوزه اقتصادی ( پس از سبد کالا)  محسوب کرد و باید منتظر بود و دید که تدبیر بعدی دولت در این امر مهم و حیاتی چه خواهد بود؟


پی نوشت : تقریبا اکثر مطالبی که از این به بعد در این جا منتشر میشود در سایت آناج هم منتشر خواهد شد ( یا احتمالا برعکس) فلذا کمی لحن مطلب رسمی است

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۲۰
حامد موفق بهروزی
سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۹:۴۲ ب.ظ

دل نوشته

حالم خراب است، بدجور! اصلا حوصله خودم را هم ندارم.((اگر شب قدر شبی باشد که تقدیر عالم در آن تعیین میگردد همه شبهای جبهه شب قدر است و از همین جاست که تاریخ آینده کره زمین تقدیر میشود )) صدای سید مرتضی است کمی اذیتم میکند .صدایش را کم میکنم اما میگوید :((آوارگی شرط انس گرفتن با حق است)) نمیدانم شاید جدی جدی دلتنگ آوارگی شده ام. به سید میگویم دلم کمی آوارگی میخواهد. آزاد و رها از تعلقات و وابستگی ها. راستش را بخواهید به خودم پوزخند زدم. من کجا و آوارگی کجا؟  اما سید میگوید : ((بأس از جنود شیطان است )) .خوب چفت میکند جوابش را برایم. نمیدانم چه بگویم برایش. فقط میتوانم بگویم که دلم فشرده شده است . دوست دارم فریاد بزنم که خدایا طاقت ندارم بیش از این در این دنیا بمانم. به چه چیز این دنیا دل خوش کنم؟ سید میگوید : (( آنان که مانده اند شهر را به بهای اسارت خریده اند . عشایر همسفر بهار هستند و این حرکت دایم از آنان مردمی آزاده و بی تکلف ساخته است رودخانه هایی هستند که حیاتشان در ترک ماندن است اگر نه عادات و تعلقات آنان را به بند میکشد و از ظلمات درونشان مردابی عفن ظاهر میشود)) .حالم گرفته تر میشود و هرچه بیشتر مینویسم بدتر میشوم.حس میکنم سید درست میگوید هرچه بیشتر میمانم . . .

آتش بگیر تا بدانی چه میکشم

احساس سوختن به تماشا نمیشود

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۴۲
حامد موفق بهروزی
سه شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۵۸ ب.ظ

دورانی که نبودم چه عزتی کشیدند مردم!!!

بعد از چند ماه دوباره سلام
چند مدتی که نبودم انصافا حرفهام مونده بود تو شکمم (به قول بابام!!) خیلی دوست داشتم تو این مدت حداقل یه مطلبی مینوشتم تا کمی شکمم رو خالی کنم!!! البته دوستان خیال نکنند که بنده دارم از افاضات شکمم در این وبلاگ ارایه میکنم ولی چه کنم که وقتی رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران به بهانه عزت،شکم مردم رو در اولویت قرار میدهند آدم مجبور میشود گاهی هم از شکم بنویسد. در این دوره انصافا فکر نمیکردم این همه اتفاق یکجا بیافتد: از عزت آفرینی های دولت محترم (به قول دوستان ژنو چای) تا در کما رفتن مجلس ( فکر کنم هنوز از شک ریاست جمهوری شیخ دیپلمات بیرون نیومدن) و پررو شدن اوباما ( که گفته : سبد کالا اوردیم  هسته ای تون رو بردیم) و  ب.ز ( که دمش گرم به قول خودش به کشور خدمت میکرده)!  و حتی تغییر رئیس محترم دانشگاه تبریز ( که در راستای شایسته سالاری بوده و هیچ ربطی به سیاسی کاری نداره و دکتر آژیده که هنوز حکمش ۵یا ۶ ماه نبود اومده بود تو این مدت نشون داده بود که شایستگی ریاست رو نداشت) .برای اولین پست بعد از این چند ماه مونده بودم تو کف این همه سوژه که مخم سوت کشید و بیخیال شدم وبه قول یه بنده خدایی خواستم بگم ( من دیگه حرفی ندارم!!!) اما یاد خاطره ای از امام افتادم که یه بار اومد به خواب یکی از بزرگان و توصیه کرد که ... بیخیال چون محرمانه هست بقیه اش رو نمیتونم بنویسم (لابد توصیه اکید خود امام هست شما بد به دلت راه نده).خلاصه احساس تکلیف و اینجور احساسات موجب شد که دوباره در خدمت دوستان باشیم.
برای مطلب اول فقط چندتا برداشت از طرح سبد کالا تو ذهنم بود که برای دوستان مینویسم:
۱-دولت خیلی هوای مردم رو داره که به فکر تهیه سبد کالای مردم افتاده
۲-دولت هوشمندانه در حال آزمایش توان اجرایی کشور در توزیع محصولات هست تا در آینده اگر احیانا  خواست دوباره سیستم کوپنی رو راه بنداز برآورد اولیه داشته باشه
۳-دولت میخواد بگه اگه احمدی نژاد میتونست یارانه بده ما هم میتونیم سبد کالا بدیم اونهم بدون تورم!!!
۴-دولت میخواست اذهان عمومی رو در آخرای سال معطوف به سبد کالا کنه تا ظریف بتونه به راحتی در مورد هولوکاست حرف بزنه یا با کری دیدار کنه!!!
۵-دولت میخواست اثبات کنه مردم چقدر تحت فشار هستند که حاضرند برای یک سبد کالایی ساعت ها در دمای 30درجه زیر صفر به صف بشند
۶-دولت میخواست اثبات کنه اگر اینهمه ضعف در توزیع وجود داره همش تقصیر دولت قبلی هست چرا که دولت قبلی از بس مردم رو گشنه نگه داشته که اینجوری شده
۷-اصلا دولت میخواست یاد آوری کنه که ای مردم ایران یادتون هست در دوره هاشمی چقدر عزتمندانه زندگی میکردید؟


پ. ن ۱: انصافا کسی فهمید مسئول این سبد کالا کیه؟ مهندس نعمت زاده یا آقای ربیعی یا آقای حاجعلی یا خود رئیس جمهور یا ...

پ.ن۲: فقط برای کسایی که فکر  میکنند مردم خیلی بدبخت هستند که اینهمه تو صف وایسادن تا چند کیلو مرغ و برنج بگیرن باید عرض کنم این مسئله یه بعد دیگه هم داره اونهم  اینه که مردم ایران هرچقدر بدبخت باشن از کوچکترین حق خودشون نمیگذرن حتی از چند کیلو برنج و مرغ چه برسه به سانتریفوژ هایی که نمیچرخند.

 

 

 


۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۵۸
حامد موفق بهروزی
سه شنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۲۸ ب.ظ

فرصتی برای اولویت اول

همیشه دوست داشتم کارها را طوری تنظیم کنم که همه آنها به طور اتوماتیک و در ساعت مشخص خودشان و به صورت هماهنگ انجام شوند. اما مدتی است احساس میکنم بعضی امور از دستم خارج شده اند و انگار آنها مرا مدیریت میکنند و نه من آنها را.  حالا میخواهم کمی من آنها را مدیریت کنم و به اصطلاح بهشان بگویم کی وارد زندگیم بشوند و کی بایستند و جلوتر نیایند . در چند ماه آینده اولویتی دارم که باید به آن بپردازم و از همه دوستان التماس دعا دارم . احتمالا تا ۵ماه هیچ مطلبی نخواهم نوشت . ان شالله بعد از این مدت دوباره کوچه بلاگم را آب و جارو میکنم و منتظر تشریف فرمایی دوستان خواهم بود.

در این مدت التماس دعای بسیار دارم.

موفق و سربلند باشید.

یا حق

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۲۸
حامد موفق بهروزی
پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۰۲ ق.ظ

حمله آمریکا به سوریه؛ جرقه در انبار باروت

هجمه رسانه ای و روانی سردمداران نظام سلطه جهانی یک هفته پس از انتشار خبر استفاده از گازهای شیمیایی در سوریه سبب تمرکز بیش از پیش افکار عمومی به سمت سوریه شده است. اما علت این امر چیست و آیا باید در انتظار جنگی کوتاه مدت باشیم و یا چنین امری صرفا یک حربه رسانه ای ودر واقع یک عملیات روانی در سطح بین الملل است؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا به وضعیت گروههای درگیر در نزاع سوریه میپردازیم :
 
دولت سوریه: پیروزی سوریه تا کنون در مقابل معارضین و حامیان غربی -عربی محرض جلوه میکند . پس از دو سال درگیری داخلی در سوریه دوام دولت سوریه به خودی خود اثبات کننده توان این دولت در قبال جنگ افروزی جبهه غربی- عربی برتر است . بعد از فتح القصیر و پیروزی های بعدی در حلب، حمص و درعا؛ بشار اسد توانست توازن جنگ را به نفع خود تغییر دهد. همکاری نزدیک بشار اسد با سازمان ملل و استقبال دولت سوریه برای یافتن راهکار سیاسی و آغاز گفت وگو ها دست برتر این جبهه را به رخ معارضان کشید . مردمی کردن جنگ و ایجاد گروه های مقاومت مردمی در سوریه توسط دولت نیز توانسته است مقبولیت عمومی بشار اسد را در سوریه افزایش دهد و از این جهت نیز وی توانسته گوی سبقت را از مخالفان برباید
 



معارضان سوری : تشکیل گروه های تروریستی شامل سلفی ها ،لیبرال ها و ورود مزدوران افغانی، پاکستانی، اردنی، لیبیایی و . . . سبب شکل گیری جبهه ای از معارضان شده است که تنها نکته مشترک آنها خوی وحشی گری و تقابل با دولت سوریه است و در باقی امور با یکدیگر اختلافات جدی دارند. جنگ در اتاق فرمان جبهه معارضان بسیار مشهود است چنان که شاهد تغییرات جدی و اختلافات فاحش در انتخاب نخست وزیر و رئیس گروه های معارض بودیم. این چند دسته بودن بعد از فتح القصیر که پایگاه اصلی معارضین بود به سبب موقعیت جغرافیایی نیز گسترش یافت و شکست های بعدی نیز سردرگمی نیروهای مختلف مخالفان دولت سوریه را بیش از پیش افزایش داد.
 
در یک جمع بندی کلی از اوضاع سوریه باید گفت؛ میدان نبرد روی برد سکه خود را به دولت سوریه نشان داده و معارضان سوری بعد از 28 ماه مخاصمه در بدترین شرایط خود به سر میبرند.
 
اما در جبهه حامیان این دو گروه نیز وضعیت کاملا مشابه میدان نبرد دنبال میشود . پایبندی کامل روسیه و ایران به رویکردهای سازمان ملل و عدم التزام آمریکا و متحدانش به بیانیه ها و نگرش سازمان ملل(در خصوص تجهیز مالی و تسلیحاتی مخالفان) سبب برتری نسبی حامیان دولت سوریه به مخالفان سوریه گشته است.
 


در چنین شرایطی که اوضاع پیچیده سوریه روز به روز به ضرر جبهه غربی- عربی سوق پیدا میکند چاره دشمنان مردم سوریه در چیست؟ قطعا این جبهه در ابتدا باید به دنبال، به توازن رساندن میدان نبرد باشد تا بتواند در ادامه چه از راهکار سیاسی و چه از مسیر نظامی حداقل در مقام ضعف قرار نگیرد. بخصوص با نزدیک شدن به اجلاس ژنو2 داشتن برگ برنده نظامی برای پیروزی در معاملات سیاسی مهم جلوه میکند.
 
آنچه که به صورت نمایشی به دنیا عرضه میشود این است که آمریکا به گزینه نظامی دست خواهد زد. از نظر کارشناسان سیاسی این گزینه بدترین گزینه آمریکا و متحدانش برای مقصود تبین شده میباشد؛ چرا که دلایل بسیار قانع کننده ای برای عدم حضور نظامی مستقیم آمریکا در منطقه به شرح ذیل وجود دارد :

  1. قدرت موشکی سوریه این اجازه را به دولت سوریه خواهد داد تا اسرائیل را سرتاسر زیر بمباران مداوم خود قرار دهد. به نظر میرسد این خط قرمز اوباما پررنگ تر از خط قرمزی است که قبلا در خصوص استفاده از سلاح های شیمیایی اعلام کرده بود.
 
  1. حمایت علنی کشور های مختلف عربی از گروه های معارض این اجازه را به سوریه میدهد تا با آنها نیز به صورت مستقیم وارد جنگ شود و قطعا نتیجه این جنگ بیشتر از آنکه به ضرر سوریه باشد به ضرر آن کشور ها خواهد بود. چرا که به لحاظ عمرانی کشور سوریه چیزی برای ازدست دادن ندارد ولی دیگر کشورها به امنیت خود بسیار اهمیت میدهند. علت این امر نیز شکل گیری جرقه های بیداری اسلامی در این کشورهاست که قطعا با کوچکترین درگیری شعله ور خواهد شد.
 
  1. روسیه نیز اثبات کرده است در حمایت از بشار اسد به موازات حمایت آمریکا از مخالفان، قدم پیش میگذارد و به هیچ وجه راضی نیست که این بازوی حمایتی خود را در منطقه از دست بدهد فلذا روسیه نیز همزمان با اصابت موشک های آمریکایی به مواضع دولت سوریه به بمباران مواضع مخالفان سوریه میپردازد.
 
  1. برملا کردن واقعیت درگیری سوریه و از بین بردن تیتر سوری-سوری برای درگیری های داخلی سوریه و نشان دادن ماهیت سوری-غیرسوری نزاع یکی دیگر از دست آوردهای این جنگ خواهد بود که میتواند ضربه سنگینی به تبلیغات دوساله آمریکایی ها در رسانه ها وارد سازد و رویکرد کلی رسانه ای آمریکا را دچار تغییر میکند.
 
  1. تشدید روحیه ناسیونالیسم عربی در کشورهای منطقه نیز یکی دیگر از دست آوردهای این حمله خواهد بود.ا این عمل خشم مردم عربی کشورهای در معرض بیداری اسلامی را نیز بیشتر برانگیخته خواهد کرد واین نیز به سود آمریکا نیست
 
در نهایت باید گفت جنگی که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا از آن به عنوان((تنبیه دولت سوریه)) به بهانه ((هنجارشکنی جهانی)) یاد میکند و در نظر دارند این تنبیه را ظرف چند روز به نتیجه برسانند به هیچ وجه به نفع آمریکا نیست و قطعا پایان این جنگ در اختیار آنان نخواهد بود.
 

خلاصه کلام آن که: دخالت آمریکا در منطقه، جرقه در انبار باروت است


پی نوشت 1: چون این مطلب رو برای آناج نوشتم لحنش خیلی رسمی شده. اگه به زبان غیر رسمی مینوشتم میدونستم از چه الفاظی برای این کوری خوندن آمریکایی ها بنویسم . حیف که اسلام دست و پای ما را بسته . . .

پی نوشت2: اگه از  کل متن سر در نیاوردین لپ مطلب اینه که از نظر من حمله اتفاق نمی افته چون خیلی به ضرر آمریکاست و اگر چنین اتفاقی بیافته مطمئنا نشان دهنده عدم درک صحیح آمریکا از شرایط منطقه و حتی وضعیت بحرانی خودشه. در ضمن انحراف افکار عمومی از مصر به سوریه نیز میتونه یکی دیگه از دست آوردهای این مسخره بازیه رسانه ای ب



۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۰۲
حامد موفق بهروزی
پنجشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۱۸ ق.ظ

فردا شب . . .

فردا شب این اذن را خواهم خواند :

اَلسَّلامُ عَلی آدَم صَفْوَةِ الله ، السَّلامُ عَلی نُوح ‌ٍ نَبِیِّ اللهِ ، اَلسَّلامّ عَلی إبراهِیمَ خَلیل ِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلی مُوسی کَلیمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلی عِیسی رُوح ِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللهِ‌ ، اَلسَّلامُ عَلیْکَ یا خَیْرَ خَلق ِ خَلْقِ اللهِ ،اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا صَفِیًّ اللهِ ، السّلام عَلَیکَ یا مُحمَّدَبنَ عَبدِالله ، خاتِمَ النَبِییّنَ ، السّلام عَلَیکَ یا أمیرَالمؤمِنینَ عَلیَّ بنَ أبی طالِبٍ ، وَصِیِّ رَسُولِ اللهِ ، السَّلامُ عَلَیکِ یا فاطِمةُ سَیِّدةَ نِساءِ العالَمینَ ، السَّلامُ عَلَیکُما یا سِبطَی نبیِّ الرَّحمَةِ ، وَ سَیِّدَی شَبابِ أهل ِ الجَنّةِ ، اَلسَّلامُ‌عَلَیکَ یا عَلِیَّ بنَ الحُسَین ِ سَیِّدَالعابِدینَ، وَ قُرَّةَ عَین ِ الناظِرینَ ، السّلامُ عَلَیکَ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ ،‌باقِرَالعِلمِ بَعدَ النَّبیِّ ، السَّلامُ عَلَیکَ یا جَعفَرَبنَ مُحمّدٍ الصّادِقَ البارَّ،الأَمینَ، السَّلامُُ عَلَیکَ یا مُوسی بنَ جَعفَرَبنَ لطّاهِرَ الطّهرَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یا عَلیَّ بنَ مُوسیَ الرِّضَا المُرتَضی ، السَّلامُ عَلَیکَ‌ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ التَّقیَّ السَّلامُ عَلَیکَ یا عَلِیِّ بنَ مُحَمّدٍ النَّقیَّ النّاصِحَ الأمینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍّ، السَّلامُ‌عَلی الوَصِیِّ مِن بَعدِهِ ، اَللهُمَّ‌ صَلِّ عَلَی نُورِکَ و سِراجِکَ، وَ وَلیَّ وَلیِّکَ ، وَ وَصِیِّ وَصِیِّکَ . وَ حُجَّتِکَ عَلی خَلقِکَ. السَّلامُ عَلَیکِ یا بِنتَ رَسُولِ اللهِ ، السَّلامُ عَلیکِ یا بِنتَ فاطِمَةَ و خَدیجَة َ ، السَّلامُ عَلَیکِ یا بِنتَ اَمیرِالمُؤمِنینَ ، السَّلامُ عَلَیکِ یا بِنت‌َ أمیرالمُؤمِنینَ،السَّلامُ عَلَیکِ بِنتَ الحَسَن ِ وَ الحُسَینِ ، السّلامُ عَلَیکِ یا بِنتَ وَلِیِّ الله،اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا اُختَ وَلیِّ الله ، السَّلامُ عَلَیکِ یا عَمَّةَ وَلیِّ اللهِ‌ . السّلامُ عَلَیکِ یا بِنتَ مُوسی بنِ جَعفَرٍ وَ رَحمَةُ اللهِ و بَرَکاتُهُ ، السّلامُ عَلَیکِ عَرَّفَ اللهُ بَینَنا و بَینَکُم فِی الجَنَّةِ‌ وَ حَشَرَنا فی زُمرَتِکُم و أورَدَنا حَوضَ نَبِیِّکُم وَ سَقانا بِکَأس ِ جَدِّکُم مِن یَدِ عَلِیِّ بنِ‌ أبی طالِبٍ صَلَواتُ اللهِ‌ عَلَیکُم ، أَسأَلُ اللهَ أن یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالفَرَج َ‌، وَ أَن یَجمَعَنا وَ إیّاکُم فی زُمْرَةِ‌ جَدِّکُمْ مُحَمّدٍ (ص) وَ أنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ‌ اِنَّهُ وَلِیُّ قَدیرٌ. أتَقَرَّبُ إلَی اللهِ‌ بِحُبِّکُمْ ، وَالبَراءَةِ مِنْ أعْدائِکُمْ ، وَالتَّسْلیمِ إلَی اللهِ‌ ، راضیاً بِهِ غَیْرَمُنْکِرٍ وَلا مُسْتَکْبِرٍ ، وَ عَلی یَقینِ ما أتی بِهِ مُحَمَّدٌ (ص) وَ بِهِ راض ، نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی ، اَللهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَالاخِرَةَ ، یا فاطِمَةُ‌ اشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ ، فَاِنَّ لَکِ‌عِنْدَاللهِ شَأناً مِنَ الشَّأنِ‌. اَللهُمَّ إنّی أسْأَلُک‌َ أَنْ‌ تَخْتِمَ‌ لی بِالسَّعادَةِ‌، فَلا تَسْلُبْ مِنّی ما أنَا فیهِ‌، وَ لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إلّا بِاللهِ‌ العَلِیِّ العَظیمِ‌ ، أَللهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا و تَقَبَّلْهُ‌ بِکَرَمِکَ‌و عِزَّتِکَ وَ بِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ‌ ، وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ‌ آلِهِ أجْمَعِینَ ، وَ سَلَّمَ تَسلیماً یا أَرحَمَ الرّآحِمینَ.

ان شالله دعا گوی همه دوستان خواهم بود.

 

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۱۸
حامد موفق بهروزی
جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۰۳ ق.ظ

لحظاتی که برای مظلومیت نظام ثبت شد

آنچه در چهار روز گذشته رقم خورد برای من بسیار لذت بخش و نشاط آور بود . هرچند در چهار روز گذشته به مانند یک نماینده مجلس از ساعت 8 صبح تا 12 ظهر و سپس از ساعت 14 تا 18 و بعضا بیشتر در صحن علنی حضور داشتم ( از طریق جعبه جادویی) و بسیار برایم خسته کننده بود ولی لحظات بسیار شیرینی برایم ثبت شد که شاید چنین احساسی را مدت ها بود حس نکرده بودم .

چند نکته از نکاتی که برایم مهم بود برایتان مرقوم میکنم :

1- خدای بزرگ را سپاس گذارم که نعمت را در حق حقیر و بسیاری از دوستان تمام کرد . به نقل از حدیثی - که متاسفانه نه عربی اش یادم هست و نه آن معصومی که حدیث را فرموده است - نعمت در دو چیز است یکی صحت وسلامتی و دیگری امنیت . خدا را سپاس گذارم در جهانی که امنیت به سختی یافت میشود (آنهم از نوع سیاسی اش) کشورم به برکت خون هزاران شهید و ولایت نائب برحق صاحب الزمان در امنیت کامل به سر میبرد و توانست تصویری از یک مردم سالاری تمام عیار را به رخ جهانیان بکشاند.

 

2- بزرگترین و مهمترین پیام بررسی وزرا در مجلس را از بین رفتن شبهات نسبت به نظام مظلوم جمهوری اسلامی ایران میدانم. نظامی که 4سال قبل برچسب تقلب را بر پیشانی اش چسباندند و در طول این مدت، این اتهام ظرفیت های ( یاد جلیلی به خیر) بزرگی را از نظام گرفت . بارها خدا را شکر کردم که جناب روحانی رئیس جمهور کشور شد و نه دکتر جلیلی وعلت آن این بود که حجت بر تمام کسانی که ادعای تقلب نظام را داشتند تمام شد و اعتماد به عنوان بزرگترین سرمایه نظام جمهوری اسلامی ایران تا مدت ها به حد اعلا رسید. اعتقاد دارم دادگاه هشتاد و هشت امسال برگزار شد . دادگاهی که مدعیانش مردم و نمایندگان مردم بودند آنهم در حضور تمام مردم ایران . دادگاهی که در صورت ثابت شدن جرم نه زندانی در پی خواهد بود و نه قصاصی و نه ... و تنها تاوانش در قلب مردم پرداخت خواهد شد تاوانی که بسیار مهم تر و سخت تر از زندان و . . . است. در طول بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی مسکن و نفت و آموزش و پرورش داستانی که بارهای برایم مرور شد داستان شریح قاضی بود زمانی که هانی را عبیدالله ابن زیاد دستگیر کرده بود و قبیله هانی در مقابل کاخ ابن زیاد آماده حمله و به قتل رساندن ابن زیاد بودند . در آن شرایط ابن زیاد شریح قاضی را حکم قرار داد و او شهادت دروغ داد . کسانی که در 88 با ایمان قطعی به عدم تقلب یک بار هم در اذهان عمومی اعلام نکردند چنین نقشی را برعهده داشتند. چه بسا اگر آقای آخوندی که ناظر موسوی در شورای نگهبان بود در یک سخنرانی یا یک بیانیه یا یک موضع گیری سطحی اعلام میکرد که از نظر من هیچ تقلبی صورت نگرفته کل داستان 88 طور دیگری رقم میخورد و هزینه ها این قدر سنگین نبود. در هر صورت این چند روز اثبات قطعی عدم تقلب نظام و تیر خلاص انقلابیون به اتهام  عدم امانت داری نظام بود.

 

 3- آنچه که بعضی از نماینده ها اعلام میکردند از جمله :

  • این قدر نگویید فتنه فتنه . . .
  • افراطیون و طالبانیسم . . .
  • 2درصد تخلف مالی در قرار دادها طبیعی و . . .
  • ما هم به رای مردم احترام میگذاریم و به این کابینه رای . . .

همه اینها برایم امری عادی و طبیعی شده بود و زیاد تعجب نمیکردم چرا که انگار بعد از 88 و برخی تجارب در دانشگاه کسانی که امر حق را میگویند غیر عادی هستند و نه کسانی که غیر از حق را بر زبان جاری میسازند.

 


پ.ن ۱:حرف برای گفتن خیلی زیاد است ولی کم کم احساس میکنم که خیلی از حرف ها را نباید گفت البته نه از این بابت که محافظه کار شده باشم بلکه حس میکنم به عمل کار برآید به سخن دانی نیست

پ.ن۲: برایم زیاد فرقی نمیکرد که  مجلس به وزرا رای خواهد داد یا نه چرا که مجلس را تا حدودی میشناختم و در واقع انتظار خاصی از مجلس نداشتم و همینطور اگر وزیری رای نمی آورد هیچ تغییر خاصی در پی نداشت چرا که یکی در همون دیدگاه دوباره معرفی میشد 

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۲ ، ۰۸:۰۳
حامد موفق بهروزی