دیدگاه

در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود
  • دیدگاه

    در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود

امام خامنه ای (حفظه الله):
دیدگاه

جوانها! بدانید، بدون هیچ‌گونه تردیدی آینده‌ی روشن و امیدبخش این کشور و این نظام متعلّق به شما است؛ شما خواهید توانست کشورتان و ملّتتان را به اوج افتخار برسانید؛ شما به توفیق الهی خواهید توانست الگو و نمونه‌ی کاملِ تمدّنِ نوینِ اسلامی را در این آب و خاک تشکیل بدهید؛ برای اینکه بتوانید این وظائف بزرگ را انجام بدهید، بایستی دین را، تقوا را، عفّت را، پاکیزگیِ روحی را در میان خودتان هرچه بیشتر ترویج کنید و تقویت کنید. جوانِ امروز احتیاج دارد به دین، به تقوا، به علم، به نشاطِ کار، به امانت، به عفّت، به [انجام‌] خدمات اجتماعی و به ورزش؛ اینها خصوصیّاتی است که جوانِ امروز به آن احتیاج دارد و شما عزیزان بسیجیِ من ان‌شاءالله توفیق انجام این کار را داشته باشید.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۰۲ ب.ظ

شبه طنز: اندر تبعات مکشوف تک خوانی زنان


 

دولت فخیمه یازدهم دگر باره همگان را حیرت زده کرد و از پس سالها یک آوازه خوان جماعت نسوان از وزارت فرهنگی هنری علی آقای جنتی مجوز انتشار آلبوم اخذ نمود. از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان شنیده شده برخی تندروها و بی سوادها، همان ها که شناسنامه هاشان مورد تردید است کم و بیش یک سکته ناقص از سر گذرانده اند. بحمد الله تاکنون تلفات جانی نداشته ایم اما هیچ معلوم نیست با این ترافیک بالای جاده های فرهنگی و سرعت بیش از حد معمول وزارت خانه علی آقای جنتی در فرهنگ سازی کشورمان برخی ها تاب نیاورند و در تصادفاتی فرهنگی جان به جان آفرین تسلیم نمایند.

نقل است امیر المومنین علی (ع) به زنان و دختران جوان سلام نمی کرد چرا که خوف داشتند که در دام گناه گرفتار شوند. با خود گفتیم یاللعجبا !!! نکند دولت عزیزمان از چنین سیره هایی به دور افتاده باشد؟ اما پس از کمی تحقیق و پرس و جو به نتایجی بس شگرف دست یافتیم و متوجه شدیم چقدر مسئولان وزارت فرهنگ، از فرهنگ حالیشان میشود و به چه ریزه کاری هایی توجه دارند که ما عقلمان قد نمی دهد.

ما خود که تازه از علل این اقدام میمون و مبارک خبردار شده ایم جهت تنویر افکار عمومی برخود وظیفه می دانیم اطلاعاتمان را با شما به اشتراک بگذاریم، باشد که کامنت ها و لایک ها یتان فراموش نگردد.

اول اینکه این مجوز نشان از رشد و پیشرفت فرهنگ در کشور ماست. خاطر نشان میشود دولت تدبیر و امید از آغازین لحظات تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دور قبل، مردم شریف ایران را چنان فرهنگ سازی نموده است که اساساً هم وطنان عزیزمان با این جور مجوز ها دچار گناه نخواهند شد. البته خیال نکنید که خدایی نکرده منظورمان این است که ایرانیان عزیز در سلوک و عرفان به مرتبه ای دست یافته اند که از ائمه پیشی گرفته باشند نخیر این خیالات عوامانه را باید دور ریخت. مگر یادتان نیست که رئیس جمهور روشن فکر عزیز تر از جانمان فرمود : دولت مسئول به بهشت بردن مردم نیست. اصلا نقل این حرفها نیست آقا بلکه سیاست تدبیری و امیدی این دولت این است که این جور چیز ها  را تبدیل به امور عادی کشور نماید و هر انسان عاقلی می فهمد که اگر چنین مسائلی از امورات روزمره زندگی بشود احد الناسی با این مجوز ها  نه در دام گناه گیر میکند و نه اساسا بهشت و جهنمش در گرو این مسائل خواهد بود.

لفافه گویی 1 : کافر همه را به کیش خود پندارد . برخی ها خیال میکنند که چون خودشان بی ظرفیت اند تمام مردم ایران هم بی ظرفیت است و . . .

لفافه گویی 2 : راستش را بخواهید آنطورها  هم که  برخی مجریان صدا و سیما می فرمایند نیست که مردم ایران خون گرم ! و مهمان نواز اند . بیشتر در حد شعار است. اصلا در این اوضاع اقتصادی کی انتظار مهمان نوازی دارد؟ مگر نمی بینید مردم چقدر دچار سوتغذیه هستند؟ این همه قرص های تقویت کننده که در ماهواره تبلیغ میشود برای چیست؟ خوب نسل بشر در خطر انقراض است دیگر نمی فهمید؟  همه اش هم تقصیر این اوضاع اقتصادی و تغذیه نا مناسب است. البته ما ماهواره نداریم که اگرداشته باشیم  هم با تدابیر دولت عزیزمان به خوبی فرهنگ سازی شده ایم و فقط برنامه های علمی آن را می بینیم. حال که فهمیدیم ادعاهای مجریان محترم زیاد هم راست نیست پس چه باک از این مجوز ها؟ ( دیگر چیزی نپرسید که مجوزش را نداریم بیش از این توضیح دهیم )

دیگر خواص 1 : این گونه مجوز ها موجب جلوگیری از فرار مغزهاست . لابد می پرسید چگونه؟ همانگونه که استحضار دارید یکی از عمده ترین دلایل فرار مغزها کمبودهای فرهنگی است. یعنی این حس کمبود فرهنگی در کشور معظلی است برای خودش و آنطور که در ابتدا اشاره شد این اعطای مجوز باعث افزایش فرهنگ خواهد شد و بدین سان بسیاری از کمبود های فرهنگی مغزهای محترم مرتفع میگردد. امید که با تدابیر این دولت مشکلات فرهنگی مغزهای عزیزمان هم چاره جویی گردد و بازگشت آن سفرکرده های عزیز را شاهد باشیم.

دیگر خواص 2: این روزها شاهد افت شدید قیمت نفت در بازار جهانی هستیم. برهمگان محرز است که این اتفاق چه صدمات شدیدی به اقتصاد کشور وارد خواهد ساخت. پس از بررسی های فوق کارشناسی مسئولان و ژنرال های نفت کشورمان به وضوح (نه به اندازه تصاویر همین گیرنده های دیجیتالی) عیان گشت که علت اصلی این پدیده، خوش رقصی سعودی ها به ساز آمریکایی هاست. با این کشف حیرت انگیز طبیعی بود مسئولان عزیز نیز در پی چاره باشند و سرانجام پس از مدتها مطالعات کارشناسی نتیجه چنین حاصل آمد که ما نیز باید ساز جدیدی کوک کنیم متفاوت با ساز های قبلی و چنین شد که یکی از دلایل اعطای مجوز خود را نمایان ساخت. حسرت آنجاست که اگر ما در دولت قبل به فکر چنین روزهایی می بودیم و همان زمان مجوزهای لازم را صادر میکردم امروز به چه کنم چه کنم دچار نمی شدیم. هرچه میکشیم از دولت قبلی است.

پیشنهاد: با این فواید بیشمار پیشنهاد میشود از ظرفیت های قبل از انقلاب نیز بهره کافی و وافی برده شود و نگذاریم پتانسیل های وطنی در خارج از کشور، آب به آسیاب دشمن بریزند و بهتر است با یک تصمیم هوشمندانه آنها را در زمین خود بازی دهیم تا همه مردم ایران از سود سرشار این خواننده های عزیز بهره مند شوند.

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۰۲
حامد موفق بهروزی
پنجشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۵۲ ب.ظ

شبه طنز : باشگاه آلزایمری ها

رحیمی

خیلی ها  همچین خیال می کنند وقتی کسی قرار است به سوی جهنم روانه شود و به زور وارد این جایگاه وحشت ناک شود، تمایلات عجیبی در روحیات وی پدید می آید تا تعدادی از دوستان و رفقای خود را نیز با خود همراه سازد بلکه از سختی راه کمی بکاهد اما غافل از آنکه در این هنگام یاران گرمابه و گلستان دیروز به طرز شگرفی دچار یک نوع عارضه ای می شوند که گویا در طب جدید به آن عارضه آلزایمر گفته می شود و بدین سان از بیخ و بن رفاقت خود را انکار می کنند و احد الناسی دم به تله نمی دهد. بد دردی است، خدا همه بیماران را شفا دهد علی الخصوص آلزایمری های  بی چاره را.

ما تحقیق کردیم و به این نتیجه رسیدیم در عالم سیاست نیز این مسئله به شدت چندین ریشتر صحت دارد. یک نمونه همین داستان جناب آقای رحیمی. دیروز حکمش در یک اقدام انقلابی و به دور از تمامی رفاقت بازی های معمول دوران معاصر توسط قوه محترم قضاییه صادر گشت و ساعتی نگذشت که عالم و آدم نه تنها ارتباط ایشان را با خود نفی کردند بلکه اساسا از وجود چنین شخصی در کهکشان راه شیری اظهار بی اطلاعی نمودند.

شنیده شده در جریان مذاکرات 3+3 ( 5+1 سابق، 6 اسبق) جان کری یک دستش روی تورات و دست دیگرش بر انجیل به جان مادر بزرگ اشتون قسم خورده که استثناً کشورش در این یک فقره هیج ارتباطی با جناب رحیمی ندارد و از بیخ و بن منکر هرگونه دیداری چه حضوراً و  چه تلفناً با آن جناب گشته است.

به حکم عقل ما نیز این بار استثناً قسم رفیق آقا محمد جوادمان را می پذیریم اما چه کنیم که سابقه اش در نزد ما چنان خراب است که دوست داریم محض همین جوری هم شده یک فحشی نثارشان کنیم اما به خاطر گل روی آقا محمد جواد فعلا به روی خودمان هم نمی آوریم.

یادش به خیر دوران آقا محمود انصافا دلمان زود به زود خنک می شد و زیاد هم لازم نبود تقیه پیشه کنیم و به روی خودمان نیاوریم. آنقدر که این آقا محمود این حضرات را به باد فنا میگرفت که در دلمان جای سوزن انداختن نبود از بس که خنک بود.

راستش را بخواهید خود آقا محمود هم در این روایت دچار آلزایمر شده اند و دفتر محترمشان در یک فقره بیانیه، با مقدمه و موخره افکار عمومی را شیر فهم کرده است که اتهامات جناب رحیمی هیچ دخلی به دولت نهم و دهم نداشته و نخواهد داشت. با خود گفتیم لابد همشیره ابوی مان بود که در دولت فخیمه تان به سمت معاونت اولی منصوب گشته بود. بگذریم . . .

در دیگر سوی این داستان عده ای هستند که دست بر قضا از شنیدن محکومیت جناب رحیمی، خرکیف هستند و با دم مبارک هنرنمایی می کنند و گردو و بادام که سهل است آناناس می شکنند و از بهر شادمانی جامه ها دریده اند و ناله ها سر می دهند.

به دنبال طرح برخی شبهات بی اساس در خصوص فعالیت های انتخاباتی جناب رحیمی در ستاد  الف . ه ( پدر م. ه) جامه دریدگان عزیز نیز با سکوتی معنا دار نشان دادند که چنین چیزی یادشان نمی آید و اصلا مگر آیت الله الف . ه ستاد انتخاباتی داشته است؟؟؟

اما وای به روزی که بگندد نمک!!!

جناب علی آقای لاریجانی که در حوزه حافظه تاریخی شهره شهر می باشند و تنها در یک، شنبه از هفت، شنبه های ادوار گذشته تاریخ در پاسخ به استنادات بی اساس و شایعه پراکنی های بی مورد در خصوص برادرشان ( که دست برقضا فیلمش هم موجود بود) آسمان را به ریسمان بافتند و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد خاطرنشان بعضی ها کردند، امروز یادشان نیست آن 170 نماینده مجلس که به واسطه جناب رحیمی اسپانسر انتخاباتی برایشان جور شده بود چه کسانی هستند!!!

پیشنهاد : الله اکبر از این اوضاع حافظه در مملکت. پیشنهاد می شود با این اوضاع قمر در عقرب حافظه در کشورمان مسئولین عزیز بخشی از یارانه خود را اختصاص به مصرف خوراکی های تقویت کننده حافظه دهند بلکه فرجی حاصل شود.

تناقض : نمی دانم چرا این قانون کلی آلزایمر شامل حال جناب میم ه ( مهدی هاشمی سابق) نمی شود ؟؟؟

 


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۵۲
حامد موفق بهروزی
پنجشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۴۹ ب.ظ

شبه طنز : هوای دونفره!!!

پیاده روی کری و ظریف

اندر احوالات یار سفرکرده مان به بلاد کفر جهت ادامه مذاکرات خبر آمد که عزیز دلمان، آقا محمد جواد یک ربع ساعت در خیابان های اطراف محل مذاکرات، تحت تاثیر هوای دونفره به پیاده روی با یکی از گوریل های طرف مذاکره پرداخته اند، تا کور شود هر آنکه نتواند تحمل کند رفاقت و صمیمیت وزیر امور خارجه مان را با جان ( اسم همان گوریل).

البته تعبیر گوریل منتسب به اینجانب نیست و اساسا بنده و امثال بنده جرات و جسارت استفاده از چنین الفاظی را برای یاران دلبند آقا محمد جواد نداریم و تنها وام گیری بود از رندی به نام حسن رحیم پور ازغدی.

لازم میدانم تذکری دهم تا احیانا کسی از مشاهده این پیاده روی ذوق مرگ نشود. در تاریخ مشاهده نشده است که خصومت های چند ده ساله با خوش خوشان پیاده روی ربع ساعتی فیصله یابد لهذا اوصیکم به صبر و لنفسی، که گر صبر کنی دوران گذار به سر آید و کدخدا ( همان گوریل) با لنگ کفش بر میز مذاکرات کوبد و روز از نو و دردسر های تحریم از نو.

جایی خواندم ( یادم نمی آید کجا ولی خواندم) جناب ظریف الممالک فرمودند این پیاده روی یک امر معمول است و در عرف دیپلماتیک غیر عادی نیست که برخی ها ( همان بی سوادان و معدودان و بی شناسنامه های معروف) دور برداشته اند و دلواپسی ها سر داده اند.

راستش را بخواهید از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان ما هم به سن تکلیف رسیده ایم . یعنی مدت هاست که به سن تکلیف رسیده ایم. از آن زمان که به این سن گرامی قدم نهادیم و رویم به دیوار سر و گوشمان جنبیدن گرفت و از برخی چیزهای خاک برسری خوشمان آمد ( از همان چیزهایی که موسوی میگفت) به سیاست هم علاقه مند شدیم. البته طبق رسم نامزدهای انتخابات احساس تکلیف کردیم که به سیاست علاقه مند شویم ( سن تکلیف است دیگر! احساس تکلیف می آورد). ذهنم را زیاد مرور میکنم ولی هرچه ذهنم را کند و کاو میکنم از سن تکلیفم تا کنون چیزی شبیه هوای دونفره که عرف معمول دیپلماتیک باشد را نمی یابم، آنهم هوای دونفره ای که یک طرفش گوریل ترین گوریل مذاکرات باشد!!!

پیشنهاد : پیشنهاد میشود در مذاکرات آتی جهت هرچه فرح بخش تر بودن آن عرف معمول دیپلماتیک از زوج طلایی مذاکرات یعنی جناب جلیلی و سرکار خانم اشتون هم دعوت شود ( هرچه باشد دوتا هوای دونفره ارجح است بر یک هوای دونفره)

دلواپسی : دلواپسم، دلواپس هواهای دونفره، که خدایی نکرده، هفت قرآن در میان، خالی خالی( به تعبیر کلاه قرمزی خطاب به خاله نگار)، در بحبوحه شنگولی مذاکرات، توافق نتراشیده، نخراشیده ای متولد شود که پدرش را نشناسیم و رسوایی اش بماند برای آقا محمد جوادمان. ( البته شما زیاد در این دلواپسی عمیق نشوید که کار دستمان میدهید)

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۳ ، ۱۶:۴۹
حامد موفق بهروزی