دیدگاه

در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود
  • دیدگاه

    در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود

امام خامنه ای (حفظه الله):
دیدگاه

جوانها! بدانید، بدون هیچ‌گونه تردیدی آینده‌ی روشن و امیدبخش این کشور و این نظام متعلّق به شما است؛ شما خواهید توانست کشورتان و ملّتتان را به اوج افتخار برسانید؛ شما به توفیق الهی خواهید توانست الگو و نمونه‌ی کاملِ تمدّنِ نوینِ اسلامی را در این آب و خاک تشکیل بدهید؛ برای اینکه بتوانید این وظائف بزرگ را انجام بدهید، بایستی دین را، تقوا را، عفّت را، پاکیزگیِ روحی را در میان خودتان هرچه بیشتر ترویج کنید و تقویت کنید. جوانِ امروز احتیاج دارد به دین، به تقوا، به علم، به نشاطِ کار، به امانت، به عفّت، به [انجام‌] خدمات اجتماعی و به ورزش؛ اینها خصوصیّاتی است که جوانِ امروز به آن احتیاج دارد و شما عزیزان بسیجیِ من ان‌شاءالله توفیق انجام این کار را داشته باشید.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روحانی» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۱ ق.ظ

نگاه دولت به تشکل های دانشجویی

هر روز به ابعاد جدیدی از نگرش های دولت جناب روحانی پی میبرم. مراسم 16 آذر امسال هم یکی از آن مناسبت هایی بود که احساس کردم یکی دیگر از برگ های دفتر افکار دولت تدبیر و امید ورق خورد . جهت طرح این مسئله جدید بهتر است چند مقدمه را تقدیم حضور شما خوانندگان عزیز کنم :

 

1 - مقام معظم رهبری فرمودند : دانشجو سیاسی است ولی سیاست زده نیست . به این معنا که دانشجویان پیاده نظام هیچ حزب و جناح سیاسی نباید باشند . البته این معنا نیازی به این نداشت که از رهبری برایتان نقل قولی مطرح کنم  چرا که این مسئله را همگان به سهولت درک می کنند که اگر دانشجویی بخواهد در ذیل یک جناح سیاسی فعالیت داشته باشد ( هرچند منعی ندارد ) مطلوب نیست . دانشجو آرمانهایی دارد و برای دست یافتن به آن آرمانها باید حریت خود را حفظ کند.

 

2 -  تشکل های دانشجویی به مراتب بیشتر از فرد فرد دانشجویان باید مراقب باشند تا آلت دست جریان های سیاسی نباشند . بماند که اگر جریان های سیاسی واقعا به اهداف والای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران معتقد بوده و التزام عملی داشته باشند، خود هیچ گاه شرایطی را فراهم نخواهند کرد که از دانشجو و تشکل های دانشجویی استفاده حزبی یا جناحی داشته باشند.

 

3 - بسیاری از تشکل های دانشجویی علاوه بر اهداف سیاسی، به دنبال اهداف فرهنگی و علمی و. . .  نیز میباشند و اطلاق سیاسی بودن برای شاکله یک تشکل اجحافی است در حق بسیاری از اعضای آن تشکل.

 

4 - دسته بندی اصلاح طلب و اصولگرا در عرف کشور به جناح های سیاسی کشور اطلاق میشود .

 

5 - در مراسم روز دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی ایران که با حضور رئیس جمهور روحانی برگزار شد سبک جدیدی از گزینش برای طرح دیدگاههای دانشجویی رونمایی شد و آن طرح چنین بود که  تمام تشکل های دانشگاه ها را به دو دسته اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم کردند و از هر دو دسته تنها یک نفر را به  عنوان سخنران پذیرفتند که این عمل باعث شد تشکل های به اصطلاح اصولگرا ( از ظن دولت آقای روحانی ) از این سخنرانی انصراف دهند.

 

نتیجه گیری : نمی خواهم یک طرفه به قاضی بروم و تنها یک سوال از از شما میپرسم :

 

آیا دولت آقای روحانی واقعا معقتد هست تشکل های دانشجویی اعم از بسیج دانشجویی، انجمن های اسلامی، جامعه اسلامی، جنبش عدالتخواه دانشجویی، انجمن های اسلامی مستقل و . . . پیاده نظام  جناح های سیاسی در دانشگاه ها می باشند که اینچنین با تقسیم تمام آنها به دو دسته معروف سیاسی کشور، تشکل های دانشجویی را به اصلاح طلب بودن و اصولگرا بودن ( شما بخوانید سیاست زدگی ) محکوم میکند؟

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۳ ، ۰۰:۴۱
حامد موفق بهروزی
پنجشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۳:۲۰ ب.ظ

یارانه و دردسر های دولت

داستان هدفمندی یارانه ها برای مردم ایران روایتی تکراری از بی تدبیری مسئولان و نا امیدی از آنچه وعده میدهند است. احمدی نژاد زمانی که از طرح تحول اقتصادی برای مردم صحبت کرد از جراحی بزرگ اقتصادی گفت و از اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور که بزعم خود ضامن عدالت و پیشرفت کشور بود.



هرچند برخی از اساتید دانشگاه های کشور، از همان ابتدا با اجرای این طرح مخالف بودند اما احمدی نژاد هم دلایل خود را برای عملی کردن این ایده بزرگ داشت.

طرحی که با اعمال نظرهای مختلف مجلس نیز در اجرا دچار تغییراتی شد که در پی آن احمدی نژادی ها به نگذاشتند ها و نشدها تمسک جستند. با این حال باید گفت دولت قبل برای اجرای مرحله اول هدفمند یارانه ها ماه ها کار کارشناسی انجام داد و برای تشریح این مسئله برای مردم، شخص خود رئیس جمهور ساعت ها با مردم سخن گفت تا به مردم اطمینان دهد که با همکاری در اجرای این طرح، دولت را یاری رسانند.

از همان ابتدا کسانی که معتقد بودند این روند باعث افزایش نقدینگی و رقابت تقاضا و نهایتا منجر به افزایش تورم خواهد شد با انتقادهایی از این طرح، دولت را به بی تدبیری متهم کردند اما هرگز نتوانستند در مقابل منطق عدالت محور دولت سخنی بر زبان جاری سازند و همواره از اصل هدفمندی دفاع کردند.

بی شک دولت قبل در دیپلماسی عمومی موفق ترین دولت تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. اندیشه دولت برای مردم چون آب، زلال و شفاف بود و این همه به برکت ارتباط فراوان و بدون واسطه دولت با بدنه مردم بود. بسیاری از تحلیل گران رسانه، خود احمدی نژاد را به عنوان یک رسانه قدرتمند در کشور و جهان مطرح میکردند. از همین رو است که مردم در هماهنگی با دولت قبل کمال همکاری را داشتند و در برآورده ساختن خواسته های دولت از مردم، بیشترین همیاری را انجام میدادند.



با روی کار آمدن دولت یازدهم و بر مسند نشستن طیف لیبرال اقتصادی و یا به قول دکتر نوبخت طیف نهادگرای اقتصادی یعنی همان ها که از ابتدا با اجرای طرح تحول مخالف بودند روند حاکم بر اجرای هدفمندی تغییر کرد و تمایل دولت به اجرای هدفمندی سردتر شد.



دولت یازدهم در آخرین روزهای سال 92ثبت نام دوباره متقاضیان به دریافت یارانه ها را مطرح کرد. موضوعی که برای افکار عمومی جامعه ناملموس و حرکتی ناگهانی محسوب میشد. این اقدام به ویژه پس اجرای ضعیف طرح سبد کالا توسط دولت نگرانی هایی را در اذهان عمومی ایجاد کرد که شایسته بود با دقت نظر بیشتری در آماده سازی فضای عمومی کشور به طرح انصراف از یارانه ها پرداخت میشد.



بر این علل باید اضافه کرد که مردم ایران بر سبک زندگی مسئولان نیز حساس هستند و یا حداقل ذائقه مردم در طول 8سال به این مسئله حساس شده است، مسئله ای که مردم ایران نماد بارز آن را در سفرهای تفریحی رئیس جمهور به شمال کشور و جزیره کیش در مشاهده میکردند و این سوال در ذهن مردم شکل میگرفت که چگونه میشود مسئولی ما را از دریافت مبلغی ناچیز منع کند و خود این چنین زندگی کند؟

در آغاز طرح انصراف از یارانه ها دکتر روحانی در پی ایجاد یک موج انصراف از یارانه بود و شروع دومینوی انصراف از یارانه را نیز خود برعهده گرفت و در یک سخنرانی از انصراف خود از دریافت یارانه خبر داد، غافل از آن که مردم ایران بر وجه دیگری از این انصراف توجه کردند و آن این بود که (( دکتر روحانی تاکنون یارانه دریافت میکرد!!!)).

شکست پروژه موج سازی، عدم کار کارشناسی، عدم اطلاع رسانی به موقع و صحیح، سبک زندگی نامطلوب مسئولان و سابقه ضعیف اجرایی در طرح سبد کالا را به حق میتوان اصلی ترین دلایل عدم انصراف مردم در نظر گرفت.

با این وصف طرح انصراف از یارانه را نیز باید شکست دیگری برای دولت تدبیر و امید در حوزه اقتصادی ( پس از سبد کالا)  محسوب کرد و باید منتظر بود و دید که تدبیر بعدی دولت در این امر مهم و حیاتی چه خواهد بود؟


پی نوشت : تقریبا اکثر مطالبی که از این به بعد در این جا منتشر میشود در سایت آناج هم منتشر خواهد شد ( یا احتمالا برعکس) فلذا کمی لحن مطلب رسمی است

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۲۰
حامد موفق بهروزی
سه شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۴۵ ق.ظ

چرا رای نیاوردیم ؟

تو این مدت ذهنم بیشتر درگیر منطق مردم در انتخابات بود.به تفاوت های کاندیداها فکر میکردم و به تبلیغاتشون.تو این مدت تقریبا همه برنامه های تبلیغاتی روحانی رو مرور کردم .همینطور برنامه های سعید جلیلی رو که کاندیدای بنده بود.به تخریب ها و تقدیس ها فکر میکردم  . به اینکه چطور شد در این انتخابات اول فکر کردیم مالک را برگرداندند و سپس به زور خواستیم به خودمان روحیه بدهیم که چنین اتفاقی نیافتاده است.

یکی از جالبترین بخش های این انتخابات برای من ، پیامک های مسئولین ستادهای سعید جلیلی و قالیباف به دوستانشان بود-هردوشون از دوستان نسبتا صمیمی بنده بودن-ساعت 3شب انتخابات بود که تقریبا همه چی قطعی شده بود توحید بهم پیام داده بود :(جلیلی خطاب به اشتون : حالا که رئیس جمهور نشدم بازم . . .) بعد چند دقیقه محسن هم همین پیام رو بهم فرستاد.به هردوشون فرستادم : بعله دیگه امت حزب الله بازی رو باخته نشسته داره اس بازی میکنه .

به همه این اس ام اس بازی های بعد انتخابات داشتم با حسرت فکر میکردم.بیشتر به این فکر میکردم ما تو تبلیغات کجا رو کم گذاشتیم کجا رو اشتباه رفتیم .هرچی فکر میکردم بیشتر به در بسته میخوردم تا این که سر سفره بابام یه حرفی زد که جرقه اولیه این جواب رو برام روشن کرد .

اشکال کار ما در شناخت منطق مردم بود.
مردم رو درک نکردیم . نفهمیدیم مردم چطور فکر میکنند .
  

چند مورد از جنس تفکر خودم و دوستانم بدین شکل بود :

1-سیاسیون کشور کلا به دودسته تقسیم میشوند :اصلاحاتی ها و اصولگرا ها
2-جبهه عریض و طویل اصلاحات ثابت کرده است توانایی مدیریت کشور اسلامی را ندارد و خیلی ها در این جناح اساسا به اصل انقلاب تعلق خاطر ندارند
3-در بین اصولگرا ها کسانی ساکت فتنه بوده اند و عده جزو منحرفین که طبیعتا نمیتوان به آنها اعتماد کرد
4-شورای نگهبان فقط به مر قانون عمل میکند و تا سند و مدرکی علیه کسی نباشد نمیتواند او را از احراز منع کند
5-هرچند رهبری در انتخابات بی طرف هستند ولی از کدهایی که ارایه میدهد میتوان اصلی ترین نیاز کشور را شناخت و به کسی که بیشترین انطباق را با نیاز های کشور دارد انتخاب کرد
 
در حالی که مردم کلی تر تحلیل میکردند و حتی راست و چپ را زیاد قبول ندارند . مردم ما اصولی دارند که به نظرم چند مورد از این اصول بدین صورت است:

1-هرکسی که نظام تایید کرده میتواند رئیس جمهور شود
2-کسی که نظام تایید کرده کشور رو تقدیم غرب نخواهد کرد
3-ما با رای دادن خود مقابل استکبار می ایستیم
4-به هرکسی که رای دهیم خدوم ملت است
5-کسی که بیشترین شعار اقتصادی را بدهد به معنی این نیست که میخواهد با غرب سازش کند
6-(نه شرقی و نه غربی) را ما بارای دادن خود اثبات میکنیم وقطعا چون همه کاندیداها تایید شده این نظام هستند اصول این نظام را از بین نمی برند
7-کشور رهبر دارد ،مجلس دارد ،مجمع تشخیص مصحلت دارد،قوه قضاییه دارد و ...و رئیس جمهور یکی از عناصر اصلی تصمیم گیر برای سیاست گذاری کلی در کشور است نه شخص اول
8-سیاست های کلی را رهبری تعیین میکند نه رئیس جمهور

                               
در این بین شعار های اصلی جلیلی در واقع شعارهای اصیل انقلاب بود و شعارهای روحانی بیشتر شعار های معیشتی و مخالفت با نقاط ضعف موجود. به نظرم مردم اینطور تحلیل میکنند که : جلیلی ارجحیت خاصی نسبت به روحانی نداره چون این مسائلی که جلیلی مطرح کرده جزو اصول اصلی انقلاب هست و همه کسانی که نظام تایید کرده حتما به اینها پایبند هستند (اگر نبودند شورای نگهبان تایید نمیکرد). در مقابل روحانی علاوه براین که اصول انقلاب رو در سبد تبلیغاتی خودش داره (چون تایید شده نظام هست) کلید مشکلات اقتصادی و اجتماعی فعلی رو هم به اون اضافه کرده .

 

در ضمن یکی از تجارب ما این است که در همه انتخابات های ریاست جمهوری اون کاندیدایی رای آورده که نقطه ضعف رئیس جمهور قبلی رو به عنوان شعار اصلی خودش انتخاب کرده بود . مثلا خاتمی با شعار آزادی و له کردن هاشمی سر کار اومد و احمدی نژاد با شعار عدالت و زنده کردن سیره امام  . و البته به نظر بنده این امر در این انتخابات هم صادق بود . جلیلی بویی از مخالفت با وضعیت بد معیشتی نمیداد و القایی که صورت گرفت این بود که با انتخاب جلیلی روند کنونی ادامه خواهد داشت و گاها به صورت طنز گفته میشد گرونی که سهله اگه جلیلی بیاد جنگ راه میافته اما روحانی نماینده تمام عیار مخالفت با وضع موجود بود.

ودر واقع یکی از نقطه ضعف های جلیلی این بود که نقطه قوت احمدی نژاد رو به عنوان شعار اصلی خودش انتخاب کرد و خواهان تقویت هرچه بیشتر احیا و اجرای شعار های اصلی انقلاب شد . در حالی که مردم بیشتر به دنبال تقویت نقاط ضعف احمدی نژاد بودند و نقطه ضعف احمدی نژاد برای مردم یعنی اقتصاد.

 

جمع بندی:

و در نهایت به نظرم کاندیداها در نگاه مردم بدین صورت بودند:

  • جلیلی = اصول انقلاب (تند تر از احمدی نژاد) +  ایکس
  • روحانی= اصول انقلاب (چون نظام تایید کرده)+ مخالفت با وضعیت بد اقتصادی موجود (و گاها ارضا کننده روحیات انتقادی تند علیه حکومت ) + ایگرگ


پی نوشت :

۱-البته حتما مسائل عمیق تری وجود دارد و تا به الان خیلی از دوستان علت های ۲۴ خرداد را بررسی کرده اند و این نوشتار صرفا مطلبی بود که به نظرم مغفول مانده بود و بدین جهت مناسب دیدم که عرضه کنم .

۲- یه نکته دیگری هم که خیلی جالب بود برام ، تحلیل امیر محبیان از حضور جلیلی در انتخابات و اثرات آن در افزایش مشارکت مردم بود . ایشون ادعا دارند که با حضور جلیلی ۱۲ درصد به مشارکت مردم اضافه شد چون مردم میخواستند وضعیت فعلی ادامه پیدا نکند و از عواقب ریاست جمهوری جلیلی واهمه داشتند ( این دیگه آخرشه)       اینم لینکش :

                 (در بند یکی مونده به آخر اینو گفته )   گفت و گوی امیر محبیان بافارس

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۴۵
حامد موفق بهروزی