تو این مدت ذهنم بیشتر درگیر منطق مردم در انتخابات بود.به تفاوت های کاندیداها فکر میکردم و به تبلیغاتشون.تو این مدت تقریبا همه برنامه های تبلیغاتی روحانی رو مرور کردم .همینطور برنامه های سعید جلیلی رو که کاندیدای بنده بود.به تخریب ها و تقدیس ها فکر میکردم . به اینکه چطور شد در این انتخابات اول فکر کردیم مالک را برگرداندند و سپس به زور خواستیم به خودمان روحیه بدهیم که چنین اتفاقی نیافتاده است.
یکی از جالبترین بخش های این انتخابات برای من ، پیامک های مسئولین ستادهای سعید جلیلی و قالیباف به دوستانشان بود-هردوشون از دوستان نسبتا صمیمی بنده بودن-ساعت 3شب انتخابات بود که تقریبا همه چی قطعی شده بود توحید بهم پیام داده بود :(جلیلی خطاب به اشتون : حالا که رئیس جمهور نشدم بازم . . .) بعد چند دقیقه محسن هم همین پیام رو بهم فرستاد.به هردوشون فرستادم : بعله دیگه امت حزب الله بازی رو باخته نشسته داره اس بازی میکنه .
به همه این اس ام اس بازی های بعد انتخابات داشتم با حسرت فکر میکردم.بیشتر به این فکر میکردم ما تو تبلیغات کجا رو کم گذاشتیم کجا رو اشتباه رفتیم .هرچی فکر میکردم بیشتر به در بسته میخوردم تا این که سر سفره بابام یه حرفی زد که جرقه اولیه این جواب رو برام روشن کرد .
اشکال کار ما در شناخت منطق مردم بود.
مردم رو درک نکردیم . نفهمیدیم مردم چطور فکر میکنند .
چند مورد از جنس تفکر خودم و دوستانم بدین شکل بود :
1-سیاسیون کشور کلا به دودسته تقسیم میشوند :اصلاحاتی ها و اصولگرا ها
2-جبهه عریض و طویل اصلاحات ثابت کرده است توانایی مدیریت کشور اسلامی را ندارد و خیلی ها در این جناح اساسا به اصل انقلاب تعلق خاطر ندارند
3-در بین اصولگرا ها کسانی ساکت فتنه بوده اند و عده جزو منحرفین که طبیعتا نمیتوان به آنها اعتماد کرد
4-شورای نگهبان فقط به مر قانون عمل میکند و تا سند و مدرکی علیه کسی نباشد نمیتواند او را از احراز منع کند
5-هرچند رهبری در انتخابات بی طرف هستند ولی از کدهایی که ارایه میدهد میتوان اصلی ترین نیاز کشور را شناخت و به کسی که بیشترین انطباق را با نیاز های کشور دارد انتخاب کرد
در حالی که مردم کلی تر تحلیل میکردند و حتی راست و چپ را زیاد قبول ندارند . مردم ما اصولی دارند که به نظرم چند مورد از این اصول بدین صورت است:
1-هرکسی که نظام تایید کرده میتواند رئیس جمهور شود
2-کسی که نظام تایید کرده کشور رو تقدیم غرب نخواهد کرد
3-ما با رای دادن خود مقابل استکبار می ایستیم
4-به هرکسی که رای دهیم خدوم ملت است
5-کسی که بیشترین شعار اقتصادی را بدهد به معنی این نیست که میخواهد با غرب سازش کند
6-(نه شرقی و نه غربی) را ما بارای دادن خود اثبات میکنیم وقطعا چون همه کاندیداها تایید شده این نظام هستند اصول این نظام را از بین نمی برند
7-کشور رهبر دارد ،مجلس دارد ،مجمع تشخیص مصحلت دارد،قوه قضاییه دارد و ...و رئیس جمهور یکی از عناصر اصلی تصمیم گیر برای سیاست گذاری کلی در کشور است نه شخص اول
8-سیاست های کلی را رهبری تعیین میکند نه رئیس جمهور
در این بین شعار های اصلی جلیلی در واقع شعارهای اصیل انقلاب بود و شعارهای روحانی بیشتر شعار های معیشتی و مخالفت با نقاط ضعف موجود. به نظرم مردم اینطور تحلیل میکنند که : جلیلی ارجحیت خاصی نسبت به روحانی نداره چون این مسائلی که جلیلی مطرح کرده جزو اصول اصلی انقلاب هست و همه کسانی که نظام تایید کرده حتما به اینها پایبند هستند (اگر نبودند شورای نگهبان تایید نمیکرد). در مقابل روحانی علاوه براین که اصول انقلاب رو در سبد تبلیغاتی خودش داره (چون تایید شده نظام هست) کلید مشکلات اقتصادی و اجتماعی فعلی رو هم به اون اضافه کرده .
در ضمن یکی از تجارب ما این است که در همه انتخابات های ریاست جمهوری اون کاندیدایی رای آورده که نقطه ضعف رئیس جمهور قبلی رو به عنوان شعار اصلی خودش انتخاب کرده بود . مثلا خاتمی با شعار آزادی و له کردن هاشمی سر کار اومد و احمدی نژاد با شعار عدالت و زنده کردن سیره امام . و البته به نظر بنده این امر در این انتخابات هم صادق بود . جلیلی بویی از مخالفت با وضعیت بد معیشتی نمیداد و القایی که صورت گرفت این بود که با انتخاب جلیلی روند کنونی ادامه خواهد داشت و گاها به صورت طنز گفته میشد گرونی که سهله اگه جلیلی بیاد جنگ راه میافته اما روحانی نماینده تمام عیار مخالفت با وضع موجود بود.
ودر واقع یکی از نقطه ضعف های جلیلی این بود که نقطه قوت احمدی نژاد رو به عنوان شعار اصلی خودش انتخاب کرد و خواهان تقویت هرچه بیشتر احیا و اجرای شعار های اصلی انقلاب شد . در حالی که مردم بیشتر به دنبال تقویت نقاط ضعف احمدی نژاد بودند و نقطه ضعف احمدی نژاد برای مردم یعنی اقتصاد.
جمع بندی:
و در نهایت به نظرم کاندیداها در نگاه مردم بدین صورت بودند:
- جلیلی = اصول انقلاب (تند تر از احمدی نژاد) +
ایکس
- روحانی= اصول انقلاب (چون نظام تایید کرده)+ مخالفت با وضعیت بد اقتصادی موجود (و گاها ارضا کننده روحیات انتقادی تند علیه حکومت ) +
ایگرگ
پی نوشت :
۱-البته حتما مسائل عمیق تری وجود دارد و تا به الان خیلی از دوستان علت های ۲۴ خرداد را بررسی کرده اند و این نوشتار صرفا مطلبی بود که به نظرم مغفول مانده بود و بدین جهت مناسب دیدم که عرضه کنم .
۲- یه نکته دیگری هم که خیلی جالب بود برام ، تحلیل امیر محبیان از حضور جلیلی در انتخابات و اثرات آن در افزایش مشارکت مردم بود . ایشون ادعا دارند که با حضور جلیلی ۱۲ درصد به مشارکت مردم اضافه شد چون مردم میخواستند وضعیت فعلی ادامه پیدا نکند و از عواقب ریاست جمهوری جلیلی واهمه داشتند ( این دیگه آخرشه) اینم لینکش :
(در بند یکی مونده به آخر اینو گفته ) گفت و گوی امیر محبیان بافارس