چرا حمله؟
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا اسرائیل به غزه حمله کرد؟ اهداف این رژیم غاصب چه بود؟ چه چیزی میتواند این رژیم را مجاب کند تا دست به این فاجعه بزند؟
اگر بخواهیم به سوالات بالا پاسخ دهیم ابتدا باید پاسخ این سوال را بیابیم : در صورت پیروزی قطعی یا نا امن نشان دادن منطقه این رژیم به چه دستاورد هایی خواهد رسید؟
اولین و قطعی ترین پاسخ این است که این پیروزی نمایشی است از یک قدرت نمایی، هرچند نمایشی(چون حریف یک ارتش ساخت یافته نیست) . حال پرسش این است چرا اسرائیل خواهان این کمدی غمناک است؟ شرایط چند سال اخیر اسرائیل در سطح جهاتی و داخلی میتواند ما را به پاسخ این پرسش رهنمون کند. اسرائیل کشوری است که بارها مدعی برخورداری از یک ارتش قدرتمند با توان در هم شکستن ارتش های بزرگ جهان و هم چنین داعیه دار قدرت سیاسی بین المللی است. شکست های پی درپی در جریان جنگ های 22روزه و 33 روزه موجب سرخوردگی نظامیان و اذهان عمومیداخلی این رژیم گشت . با توجه به این که در جریان انتخابات آمریکا تمایل اسرائیل به میت رامنی رقیب جمهوری خواه اوباما بود در این عرصه نیز توفیق چندانی در جذب حمایت حداکثری از طرف رئیس جمهور برگزیده آمریکا برای اسرائیل حاصل نشد. لذا این رژیم دچار یک بحران مشروعیت گشته است که اگر این بحران را در کنار انتخابات آینده این رژیم قرار دهیم طبیعی است که این غول بی یال و کوپال به دنبال بازسازی وجهه جهانی و داخلی خود باشد. یک پیروزی هرچند نمایشی میتواند مرهمی اندک برای این زخم عمیق باشد.
اما آنچه از نا امن جلوه دادن منطقه نصیب این رژیم خواهد شد را میتوان در چهار دسته طبقه بندی کرد:
الف)سنجش رویکرد واقعی مرسی: آنچه غرب پس از انقلابهای منطقه به دنبال آن بود این است که باید الگوی مناسبی برای این انقلابها ارئه کرد تا هم از گسترش آنها جلو گیری کرد و هم روح آزادی خواهی را از آنها باز ستاند. پس از روی کار آمدن مرسی در مصر غرب به این نتیجه رسید که مصر نیز در کنار ترکیه پتانسیل بالایی در جهت ایفای نقش اصلی در این معادله را دارد چرا که مصر دارای سه ویژگی بسیار منحصر به فرد است: 1)کشوری است انقلابی 2)داعیه دار اسلام است 3)مواضع چند گانه اختیار کرده است . اما قبل از آن که سرمایه گذاری کامل در مصر صورت گیرد لازم است تا اطمینان کامل از رویکرد مصر حاصل شود و این امکان ندارد مگر این که مرسی در یک دو راهی پر تنش و مهم قرار گیرد تا اگر عملکرد او در این شرایط مورد قبول واقع شد طرح اصلی با اجرا در آید.
ب)خارج کردن سوریه از محور رسانه ای جهان: اسرائیل با این حمله توانست سوریه را از تمرکز رسانه ای جهانی خارج سازد و افکار عمومی را به غزه معطوف سازد . حال اینکه در سوریه چه اتفاقی قرار است رقم بخورد خود جای بحث جدایی است اما این عمل میتواند پتانسیل بالایی را در به اجرا گذاشتن طرح های مهم ایجاد کند
ج)جلب توجه آمریکا به منطقه و جذب حمایت های آن: این موضوع از آن جنبه اهمیت دارد که زمزمه هایی از تمایل مذاکره آمریکا با ایران از طرف آمریکایی ها به گوش میرسید که اگر این مذاکره صورت گیرد ضربه مهلک دیگری بود بر مشروعیت رژیم غاصب صهیونیستی.چرا که ایران تمامی مبانی این رژیم را زیر سوال برده است و حال اصلی ترین کشور حامی اسرائیل با اصلی ترین دشمن او بر سر میز مذاکره مینشینند. تقابل اسرائیل با کشور و مردم مورد حمایت ایران و نا امن جلوه دادن منطقه ناگزیر هردو کشور آمریکا و ایران را به عنوان حامیان اصلی این تقابل به مواجهه با یکدیگر سوق خواهد داد و مذاکره خود به خود منتفی خواهد شد.
د)برآورد توان مقاومت منطقه: باید اذعان کرد بعد از آخرین جنگ حزب الله و اسرائیل هیچ برآوردی از توان مقاومت در اختیار اسرائیل وجود نداشت و این نا امنی میتواند یک ارزیابی از این توان در اختیار این رژیم قرار دهد تا در برنامه ریزی های آینده این رژیم مورد استفاده قرار گیرد.
در مجموع این حمله را نمیتوان به یک عامل نسبت داد بلکه عوامل مختلفی دست به دست هم دادند تا اسرائیل یک بار دیگر خوی وحشیانه خود را به جهانیان نشان دهد.
