حریم عادت و تکلیف
در ورای اعمال و رفتار ما اندیشه هایی است که اغلب تبدیل به قالب هایی گشته اند که شاید از آنها به عنوان عادت یاد کنیم . اگر عادت مانوس غفلت باشد یعنی عمل ما هیچ ارزشی ندارد چرا که (إنّما الأعمال بالنیّات) و نیّت آن چیزی است که انسان به واسطه قلب خود قصد می کند؛ خواه خیر باشد یا شرّ . آنچه امروز در تقابل عادت و تکلیف ایجاد گشته رخداد های دنیا را در تناقضی آشکار قرار داده است . عادت با غفلت انسان را به سویی میکشد و تکلیف انسان را هوشمندانه طلب میکند و به سویی دیگر رهنمون میسازد. و این انسان است که در دو راهی عادت و تکلیف در جدال مدام است . لشگریان عادت تکلیف را بد میخوانند و جنود تکلیف عادات را . اما نکته دیگری که وجود دارد این است که عادت رنگی از سکون به خود دارد و این سکون در مقام بشریت زیبا نیست. انسان اگر به نفس خود برگردد تعالی خواه است و این سکون با نفس بشریت در تضاد است. حال اگر انسان خواهان رشد وتعالی باشد باید از هرچه بوی غفلت، سکون و در نهایت عادت است خود را برهاند تا خود را آسمانی کند . در نگاهی ظریف تر باید عرض شود که تکرار از مصادیق عادت نیست چرا که تکرار آگاهانه، خود از مصادیق بارز تکلیف است ، تکلیفی که انسان را هرچه بیشتر متوجه میسازد و این خود یعنی گسستن از غفلت. اگر در آرزوی پرواز هستید به دنبال شکستن عادات باشید و خود را در لذت تکلیف غوطه ور سازید تا به لطف حق خلیفه الله شوید.