دیدگاه

در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود
  • دیدگاه

    در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود

امام خامنه ای (حفظه الله):
دیدگاه

جوانها! بدانید، بدون هیچ‌گونه تردیدی آینده‌ی روشن و امیدبخش این کشور و این نظام متعلّق به شما است؛ شما خواهید توانست کشورتان و ملّتتان را به اوج افتخار برسانید؛ شما به توفیق الهی خواهید توانست الگو و نمونه‌ی کاملِ تمدّنِ نوینِ اسلامی را در این آب و خاک تشکیل بدهید؛ برای اینکه بتوانید این وظائف بزرگ را انجام بدهید، بایستی دین را، تقوا را، عفّت را، پاکیزگیِ روحی را در میان خودتان هرچه بیشتر ترویج کنید و تقویت کنید. جوانِ امروز احتیاج دارد به دین، به تقوا، به علم، به نشاطِ کار، به امانت، به عفّت، به [انجام‌] خدمات اجتماعی و به ورزش؛ اینها خصوصیّاتی است که جوانِ امروز به آن احتیاج دارد و شما عزیزان بسیجیِ من ان‌شاءالله توفیق انجام این کار را داشته باشید.

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوریه» ثبت شده است

پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۰۲ ق.ظ

حمله آمریکا به سوریه؛ جرقه در انبار باروت

هجمه رسانه ای و روانی سردمداران نظام سلطه جهانی یک هفته پس از انتشار خبر استفاده از گازهای شیمیایی در سوریه سبب تمرکز بیش از پیش افکار عمومی به سمت سوریه شده است. اما علت این امر چیست و آیا باید در انتظار جنگی کوتاه مدت باشیم و یا چنین امری صرفا یک حربه رسانه ای ودر واقع یک عملیات روانی در سطح بین الملل است؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا به وضعیت گروههای درگیر در نزاع سوریه میپردازیم :
 
دولت سوریه: پیروزی سوریه تا کنون در مقابل معارضین و حامیان غربی -عربی محرض جلوه میکند . پس از دو سال درگیری داخلی در سوریه دوام دولت سوریه به خودی خود اثبات کننده توان این دولت در قبال جنگ افروزی جبهه غربی- عربی برتر است . بعد از فتح القصیر و پیروزی های بعدی در حلب، حمص و درعا؛ بشار اسد توانست توازن جنگ را به نفع خود تغییر دهد. همکاری نزدیک بشار اسد با سازمان ملل و استقبال دولت سوریه برای یافتن راهکار سیاسی و آغاز گفت وگو ها دست برتر این جبهه را به رخ معارضان کشید . مردمی کردن جنگ و ایجاد گروه های مقاومت مردمی در سوریه توسط دولت نیز توانسته است مقبولیت عمومی بشار اسد را در سوریه افزایش دهد و از این جهت نیز وی توانسته گوی سبقت را از مخالفان برباید
 



معارضان سوری : تشکیل گروه های تروریستی شامل سلفی ها ،لیبرال ها و ورود مزدوران افغانی، پاکستانی، اردنی، لیبیایی و . . . سبب شکل گیری جبهه ای از معارضان شده است که تنها نکته مشترک آنها خوی وحشی گری و تقابل با دولت سوریه است و در باقی امور با یکدیگر اختلافات جدی دارند. جنگ در اتاق فرمان جبهه معارضان بسیار مشهود است چنان که شاهد تغییرات جدی و اختلافات فاحش در انتخاب نخست وزیر و رئیس گروه های معارض بودیم. این چند دسته بودن بعد از فتح القصیر که پایگاه اصلی معارضین بود به سبب موقعیت جغرافیایی نیز گسترش یافت و شکست های بعدی نیز سردرگمی نیروهای مختلف مخالفان دولت سوریه را بیش از پیش افزایش داد.
 
در یک جمع بندی کلی از اوضاع سوریه باید گفت؛ میدان نبرد روی برد سکه خود را به دولت سوریه نشان داده و معارضان سوری بعد از 28 ماه مخاصمه در بدترین شرایط خود به سر میبرند.
 
اما در جبهه حامیان این دو گروه نیز وضعیت کاملا مشابه میدان نبرد دنبال میشود . پایبندی کامل روسیه و ایران به رویکردهای سازمان ملل و عدم التزام آمریکا و متحدانش به بیانیه ها و نگرش سازمان ملل(در خصوص تجهیز مالی و تسلیحاتی مخالفان) سبب برتری نسبی حامیان دولت سوریه به مخالفان سوریه گشته است.
 


در چنین شرایطی که اوضاع پیچیده سوریه روز به روز به ضرر جبهه غربی- عربی سوق پیدا میکند چاره دشمنان مردم سوریه در چیست؟ قطعا این جبهه در ابتدا باید به دنبال، به توازن رساندن میدان نبرد باشد تا بتواند در ادامه چه از راهکار سیاسی و چه از مسیر نظامی حداقل در مقام ضعف قرار نگیرد. بخصوص با نزدیک شدن به اجلاس ژنو2 داشتن برگ برنده نظامی برای پیروزی در معاملات سیاسی مهم جلوه میکند.
 
آنچه که به صورت نمایشی به دنیا عرضه میشود این است که آمریکا به گزینه نظامی دست خواهد زد. از نظر کارشناسان سیاسی این گزینه بدترین گزینه آمریکا و متحدانش برای مقصود تبین شده میباشد؛ چرا که دلایل بسیار قانع کننده ای برای عدم حضور نظامی مستقیم آمریکا در منطقه به شرح ذیل وجود دارد :

  1. قدرت موشکی سوریه این اجازه را به دولت سوریه خواهد داد تا اسرائیل را سرتاسر زیر بمباران مداوم خود قرار دهد. به نظر میرسد این خط قرمز اوباما پررنگ تر از خط قرمزی است که قبلا در خصوص استفاده از سلاح های شیمیایی اعلام کرده بود.
 
  1. حمایت علنی کشور های مختلف عربی از گروه های معارض این اجازه را به سوریه میدهد تا با آنها نیز به صورت مستقیم وارد جنگ شود و قطعا نتیجه این جنگ بیشتر از آنکه به ضرر سوریه باشد به ضرر آن کشور ها خواهد بود. چرا که به لحاظ عمرانی کشور سوریه چیزی برای ازدست دادن ندارد ولی دیگر کشورها به امنیت خود بسیار اهمیت میدهند. علت این امر نیز شکل گیری جرقه های بیداری اسلامی در این کشورهاست که قطعا با کوچکترین درگیری شعله ور خواهد شد.
 
  1. روسیه نیز اثبات کرده است در حمایت از بشار اسد به موازات حمایت آمریکا از مخالفان، قدم پیش میگذارد و به هیچ وجه راضی نیست که این بازوی حمایتی خود را در منطقه از دست بدهد فلذا روسیه نیز همزمان با اصابت موشک های آمریکایی به مواضع دولت سوریه به بمباران مواضع مخالفان سوریه میپردازد.
 
  1. برملا کردن واقعیت درگیری سوریه و از بین بردن تیتر سوری-سوری برای درگیری های داخلی سوریه و نشان دادن ماهیت سوری-غیرسوری نزاع یکی دیگر از دست آوردهای این جنگ خواهد بود که میتواند ضربه سنگینی به تبلیغات دوساله آمریکایی ها در رسانه ها وارد سازد و رویکرد کلی رسانه ای آمریکا را دچار تغییر میکند.
 
  1. تشدید روحیه ناسیونالیسم عربی در کشورهای منطقه نیز یکی دیگر از دست آوردهای این حمله خواهد بود.ا این عمل خشم مردم عربی کشورهای در معرض بیداری اسلامی را نیز بیشتر برانگیخته خواهد کرد واین نیز به سود آمریکا نیست
 
در نهایت باید گفت جنگی که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا از آن به عنوان((تنبیه دولت سوریه)) به بهانه ((هنجارشکنی جهانی)) یاد میکند و در نظر دارند این تنبیه را ظرف چند روز به نتیجه برسانند به هیچ وجه به نفع آمریکا نیست و قطعا پایان این جنگ در اختیار آنان نخواهد بود.
 

خلاصه کلام آن که: دخالت آمریکا در منطقه، جرقه در انبار باروت است


پی نوشت 1: چون این مطلب رو برای آناج نوشتم لحنش خیلی رسمی شده. اگه به زبان غیر رسمی مینوشتم میدونستم از چه الفاظی برای این کوری خوندن آمریکایی ها بنویسم . حیف که اسلام دست و پای ما را بسته . . .

پی نوشت2: اگه از  کل متن سر در نیاوردین لپ مطلب اینه که از نظر من حمله اتفاق نمی افته چون خیلی به ضرر آمریکاست و اگر چنین اتفاقی بیافته مطمئنا نشان دهنده عدم درک صحیح آمریکا از شرایط منطقه و حتی وضعیت بحرانی خودشه. در ضمن انحراف افکار عمومی از مصر به سوریه نیز میتونه یکی دیگه از دست آوردهای این مسخره بازیه رسانه ای ب



۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۰۲
حامد موفق بهروزی
دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۰۱ ب.ظ

بغرنج ترین بحران کنونی برای آمریکا

بعد از دوسال جنگ داخلی در سوریه آنچه برای آمریکا درد آورترین مسئله به شمار میرود این است که کشوری که قرار بود در اندک زمانی یک انقلاب ساختگی را تجربه کند و به عنوان یک انقلاب عربی در مقابل انقلاب های اسلامی منطقه قد علم کند و یک منطقه استراتژیک را به جبهه بلوک غرب اضافه کند تا به حال در مقابل این فتنه انگیزی ها مقابله کرده و توانسته در مقابل دشمنان داخلی و خارجی از خود مقاومت نشان دهد . فی نفسه استقامت دولت بشار اسد در مقابل این همه برنامه ریزی ها شکست بزرگی برای آمریکا محسوب میشود و این مسئله به یقین در وجهه بین المللی آمریکا اثر مستقیم خواهد داشت.

مسئله ای که مدتهاست، بسیار برای آمریکا و متحدانش آزاردهنده میباشد اختلافات متعدد در بین معارضان دولت سوریه است. جبهه غربی صهیونیستی به اندازه ای دامنه مخالفان سوریه را گسترده کرده است که حتی خود نیز در مدیریت این جبهه عریض و طویل درمانده جلوه میکند. کشورهایی که در اعزام نیروهای مزدور در حال فعالیت میباشند افزایش یافته اند : ترکیه، قطر، عربستان،افغانستان، پاکستان، تونس، اردن، لبنان و . . . همه به نوعی در این جنگ جهانی نقش ایفا میکنند . تکثر گروههای تروریستی نیز در این جنگ از دیگر نگرانی های بین المللی به شمار می آید. وجود نگرش های سلفی در بین معارضان و همین طور نگرش های مذهبی معتدل تر و ادامه این طیف  تا حضور الحادیون یک خاکریز وسیع از نگرش ها و سلایق و خواسته ها را رقم زده است. گروه غربی نیز با تمام تلاشی که صورت داد نتوانست 27 کشور عضو اتحادیه اروپا را به خواسته های خود مبنی بر ارسال سلاح به سوریه مجاب کند . انگلستان و فرانسه که سردمداری این جریان را برعهده دارند اعلام کردند در صورتی که اتحادیه اروپا ارسال سلاح را نپذیرد با پذیرش مسئولیت این امر، خود به صورت مستقل اقدام به ارسال سلاح خواهند کرد که این سخنان با واکنش بسیار تند اعضای اتحادیه اروپا از جمله آلمان و اتریش قرار گرفت . در هر صورت این مسئله نیز بیان گر عطش بی حد و حصر مثلث آمریکا انگستان و فرانسه برای به سر انجام رساندن این بحران میباشد که از نگرش خود با مجهز کردن مخالفان قابل حصول است البته باید ازعان کرد خروج نیروهای انگلیسی از افغانستان و حضور آنها در سوریه در کنار نیروهای آموزش دیده توسط یگان دلتا فورس آمریکا در لبنان تا حدی تغذیه گر مهارت و تجربه نیروهای معارض گشته و ادامه این روند بسیار کار ساز به نظر میرسد ولی نگرانی اتحادیه اروپا از گسترش گروهک های تروریستی در سوریه میباشد که با ارسال سلاح نیز این مسئله میتواند پررنگ تر شود .این مسئله در بین کشور های منطقه نیز مهم جلوه میکند.حساسیت امر برای کشورهایی که در حال اعزام نیروی مزدور میباشند قطعا بیشتر خواهد بود چرا که بعد از مدتی بالاخره این جنگ تمام خواهد شد و این افراد متشکل شده، به وطن خود برخواهند گشت و در این صورت برای خود آن دولت ها سبب نگرانی خواهند بود.  

این اختلافات در جبهه معارضان نیز کاملا مشهود است . استعفای احمد معاذالخطیب که از ماه گذشته پیش بینی میشد سردرگمی جدیدی برای این جبهه رقم زده است . استعفایی که اعلام شد با عبور جبهه معارضان از خطوط قرمز، عامل اصلی آن است و به نظر میرسد معاذالخطیب که خود شخصی مذهبی است کم کم به عمق فاجعه پی میبرد و از نقش بیهوده خود در مقابل آمریکایی ها به ستوه آمده است.  این مسئله نیز با انتخاب غسان هیتو به عنوان نخست وزیر دولت موقت معارضان پررنگ تر شد. انتخاب غسان هیتو هرچند برای معارضان در ابتدا به عنوان یک پیروزی به حساب می آمد ولی اختلافات بعدی نشان دهنده تزلزل سنگین در پشت صحنه این رخداد بود. استعفای معاذالخطیب ، تعلیق 12 عضو گروه معارضان به نشانه اعتراض به انتخاب غسان هیتو ، عدم به رسمیت شناختن غسان هیتو از طرف ارتش آزاد سوریه جلوه ای از این اختلافات است. البته واکنش ها نسبت به این اتفاقات نیز نشان دهنده همان اختلافات میباشد ازجمله این واکنش میتوان به سخنان سخنگوی وزیر امورخارجه انگلستان در باره استعفای معاذالخطیب اشاره کرد که تاکید کرد معاذالخطیب در بدترین شرایط بهترین خدمت را به معارضان و مردم سوریه انجام داده است در حالی که آمریکا و قطر از این اقدام او ابراز تاسف کردند.

این اختلافات سبب شده است تا غربی ها تمام تلاش خود را انجام دهند تا بتوانند این جبهه وسیع را یکپارچه کنند و در مقابل مردم سوریه و دولت رسمی این کشور به کارگیرند. سفر اوباما به سرزمین های اشغالی هرچند با اهدافی دیگر از طرف آمریکایی ها در حال توجیه بود ولی به نظر میرسد اصلی ترین مقصودش ایجاد اتحاد بین معارضان سوری است . پایگاه انیستیتو بروکینگز در یادداشتی باعنوان(( 5هدفی که اوباما با دستیابی به آنها میتواند پیروز شود )) به تحلیل چرایی سفر اوباما به اسرائیل پرداخت . مسائل داخلی اسرائیل ، توافق بر سر مسئله ایران با اسرائیل ، ایجاد ارتباط با محمود عباس ، توازن شهرک سازی ها ، توانمند سازی جان کری در اعمال سیاست های خارجی در منطقه موضوعاتی بودند که این سایت برای توجیه این سفر اعلام کرد . در حالی که نشانه های فراوانی برای عدم اولویت این پنج گزینه برای اوباما وجود دارد .از طرفی تنها نتیجه مشهود این سفر ایجاد ارتباط بین ترکیه و اسرائیل بود. این تلاش ها در اردن نیز ادامه یافت . وعده 200 میلیون دلاری به اردن برای حفظ این متحد آمریکا نیز در این راستا قرار میگیرد. روزهای آتی برای سوریه آبستن حوادث مهمی است که ان شالله به لطف حق این فتنه نیز از سر این مردم مظلوم  برطرف شود.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۲ ، ۱۳:۰۱
حامد موفق بهروزی
شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۲۹ ب.ظ

بن بست بحران سوریه ؛ ادامه درگیری یا گفتگو ؟

همانگونه که در یادداشت"سوریه خط مقدم مبارزه با استکبار" عنوان گردید علل مختلفی دست به دست هم داده و مسئله سوریه را به یک بحران جهانی تبدیل کرده اند. این در حالی است که کشورها و گروههای طراح این فاجعه انسانی تا حدود زیادی به اهداف خود دست نیافته اند.

هر روزی که از این اشتباه استراتژیک می گذرد هزینه های آن نیز بیشتر می شود و دامان عاملان آن را آلوده تر می کند. سردرگمی و انفعال دشمنان اسلام و مقاومت در رویکرد متناقض آنها آشکار گردیده و آنها نیز به نتایج این اقدام وحشی گرایانه خود دچار گشته اند.

آنچنان که "داگلاس هرد" سیاست مدار معروف انگلیسی می گوید: ما داریم زیر منگنه ای له می شویم که خودمان آن را به وجود آورده ایم. وخامت اوضاع سوریه، غرب را شدیدا تحت فشار قرار داده است. وجود رویکردهای متفاوت نسبت به مسئله سوریه در مراکز امنیتی و دستگاه سیاست خارجی آمریکا نیز سردرگمی شدیدی را برای دولت آمریکا رقم زده است.

مسئله ای که در چند روز اتفاق افتاد تمدید تحریم تسلیحاتی مخالفان سوریه توسط اتحادیه اروپا بود. در جلسه بروکسل، انگلستان با حمایت فرانسه و ایتالیا به دنبال لغو تحریم ها بودند ولی نتوانستند 27 کشور اروپایی را مجاب به لغو تحریم ها کنند. این مسئله نیز شکست سیاسی انگلستان را در قبال سوریه آشکار ساخت.


اما رویکرد آمریکا بعد از دو سال ظاهرا تغیییراتی داشته است. این نکته را می توان در تغییرات اساسی دستگاه دیپلماسی آمریکا با تغییر وزیر امور خارجه به روشنی دریافت. قبل از آن نیز برکناری "دیوید پترائوس" رئیس سابق سازمان سیا رنگ و بوی تغییر استراتژی را در مباحث امنیتی آمریکا تشدید کرد."جو بایدن" نیز در اظهاراتی متفاوت با قبل مخالفت خود را با تجهیز مخالفان سوری اعلام داشت. این جهت گیری ها در حالی است که در دو سال گذشته هیلاری کلینتون حمایت همه جانبه ایالات متحده امریکا را از مخالفان سوریه اعلام می داشت.

تغییر تنها یک دلیل می تواند داشته باشد و آن عدم کارآمدی استراتژی قبلی است. اما در چه سوریه چه رقم خورده است که آمریکا و گروه مخالفان در پی راه حل جدیدی برای این بحران می باشند؟

تحلیل شرایط داخلی سوریه در ارتباط نزدیک با تحلیل دو مولفه "موضع عمومی مردم سوریه" و "شرایط متقابل نظامی گروه موسوم به ارتش آزاد و ارتش دولت سوریه" است.

آنچه در آغاز تنش ها در سوریه رقم خورد این واقعیت را نشان داد که اقشاری از مردم سوریه تا حدودی به جریانات مخالف دولت سوریه تبدیل گشته بودند و در تجمعات مخالفان حضور پیدا می کردند اما بعد از حضور پررنگ تر عوامل سلفی و مزدوران استخدام شده در این جریانات و مشخص شدن ریشه ها و حامیان اصلی این اختلافات مردم سوریه نیز به دولت اسد تمایل پیدا کردند و در حال حاضر اکثر مخالفان فعال در سوریه را مزدوران افغانی، پاکستانی، تونسی و در کل کسانی که با حمایت مالی قطر، عربستان و ترکیه از خارج مرزهای سوریه وارد آن شده اند، تشکیل می دهند.

در مقابل این جریان ارتش سوریه از ابتدای تحولات ثابت قدم و با اقتدار به دفاع از مردم و کشور پرداخته و به عنوان نقطه قوت این جریان محسوب می شود. تا چند ماه قبل برتری نیروهای مخالف اسد بسیار مشهود بود ولی اکنون ارتش سوریه نیز توانسته با راهکارهای جدید و ایجاد بسیج عمومی در مناطق پاکسازی شده و حفظ آن مناطق توازن نسبی در کشور ایجاد کند.

عدم توانایی طرفین درگیری جهت تسلط کامل بر سوریه و طولانی شدن این جنگ داخلی سبب شده است که هر دوطرف به فکر آغاز گفت و گو ها باشند.

"علی حیدر" وزیر آشتی ملی سوریه با بیان این مطلب که دولت سوریه حاضر است با تمامی مخالفان که طرح سه ماده ای اسد را بپذیرند ، مذاکره کند؛ عزم راسخ دولت سوریه را برای آغاز گفت گو ها آشکار ساخت. در طرف مقابل نیز "معاذ الخطیب" رهبر مخالفان سوریه نیز بعد از چراغ سبز آمریکا آمادگی خود را برای مذاکرات اعلام کرد.

البته آغاز گفت و گوهای ملی مخالفانی نیز دارد از جمله قطر، ترکیه و عربستان سعودی چرا که این کشورها مدتهاست با هزینه های هنگفت در پی براندازی دولت سوریه بوده اند و اکنون با آغاز گفتگوها از معادله سوریه حذف خواهند شد و چه بسا متقبل هزینه های سیاسی دیگری هم خواهند شد.


تلاش ایران و روسیه نیز در مقابل جریان حامی مخالفان در این مسلئه یک توازن نسبی ایجاد کرده است و در نهایت آنچه مشاهده می شود یک بن بست واقعی برای هر دو طرف است، فلذا هر دو طرف به فکر معامله هستند تا به نوعی از شرایط موجود خارج شوند البته بعید است که گفت و گوها سریعا به نتیجه برسند پار که هر دو طرف بر خواسته های خود پافشاری می کنند و به احتمال زیاد آنچه رقم خواهد خورد ادامه درگیری ها تا انتخابات 2014 باشد.
۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۲۹
حامد موفق بهروزی
دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۱، ۱۱:۴۶ ق.ظ

در بازار شام چه خواهد گذشت

به نظر میرسد موازنه  آینده قدرت جهانی در غرب آسیا و در سوریه و فلسطین تعیین خواهد شد. با توجه به روند کنونی در سوریه و این که هیچ کدام از طرفین این در گیری توان تسلط کامل بر سوریه را ندارند احتمال میرود این جنگ فرسایشی تا انتخابات آینده در سوریه ادامه داشته باشد و در نهایت این انتخایات است که میتواند محمل مناسبی برای تغییر اصلی در این بحران مورد توجه قرار گیرد. نقش اسراییل وغرب نیز در این پاذل بسیار مهم جلوه میکندچرا که توان اسرائیل رو به افول است و نمود آن در حمله به غزه و سردر گمی این رزیم در پی پاسخ های کوبنده مقاومت بسیار مشهود است . بنا بر این ، این رزیم نیز بیش از پیش در پی جلب حمایت های بیشتر از سوی همفکران خود و همینطور ارائه الگوی مناسبی برای انقلاب های منطقه خواهد بود.ترکیه و مصر گزینه های مناسبی برای این موضوع میباشند چرا که هردو داعیه دار اسلام به مانند تمامی انقلابهای منطقه و از طرفی هردو متمایل به غرب چیزی که اسرائیل و غرب به دنبال آن میباشد ، هستند

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۱ ، ۱۱:۴۶
حامد موفق بهروزی
شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۱، ۰۶:۳۱ ب.ظ

چرا سوریه؟

اواخر تابستان بود که مطلبی برای سایت آناج نوشتم که وقتی دوباره خواندم بدم نیامد که دوباره منتشر بشود لذا دوباره آن را باز نشر میکنم:

خاورمیانه روزهای حساسی را سپری میکند، روزهایی که اگر از آن به عنوان پیچ تاریخی خاورمیانه یاد کنیم بی شک اغراق نکرده ایم. برای اثبات این ادعا به روز های پس از جنگ جهانی دوم بر می گردیم. بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا برای افزایش قدرت و نفوذ خود در جهان و مقابله با تفکر کمونیستی شوروی سابق بر آن شد تا منطقه مهم خاورمیانه را تحت هر شرایطی تصاحب کند . به همین منظور مجموعه ای از اقدامات سیاسی و نظامی در منطقه از سوی آمریکا ساماندهی شد. رژیم  غاصب اسرائیل در هژمونی آمریکا در منطقه اهمیت ویژه ای یافت. این وضعیت حتی پس از انقلاب اسلامی که شک بسیار بزرگی بر پیکره سیاسی منطقه بود، نیز ادامه یافت. دولت های مصر، تونس و لیبی از جمله حکومت های دست نشانده آمریکا بودند که اتفاقات بعدی سرنوشت دیگری برای آنها رقم زد.

 

این اتفاقات ناشی از  یک سری اشتباهات محاسباتی از سوی آمریکایی ها بود که باعث شد تا  امروز شاهد خیزش های عظیم ضد آمریکایی در منطقه باشیم. آمریکا با این نگرش که اگر بتواند دولت های دست نشانده خود را در منطقه قدرت بخشد خواهد توانست به تسلط کامل منطقه دست یابد تا حدودی توانسته بود وضعیت سیاسی خاورمیانه را جهت دهی نماید اما غفلت و عدم شناخت آمریکا از نقش مردم در این محاسبات باعث شد تا رژیم های وابسته، با موج سونامی بیداری اسلامی یکی پس از دیگری فرو ریخته و نابود شوند. گسترش جریان بیداری اسلامی ناشی از امواج انقلاب اسلامی ایران، توانست پایگاههای مهمی از جریان سلطه را باز پس گیرد و بسیاری از کشور هایی که با ظلم و ستم همچنان در اختیار این ظالمان است به شدت متزلزل جلوه کنند. واکنش آمریکا نسبت به این تحولات در سه سطح قابل مشاهده است:

 

سطح اول : تلاش برای به انحراف کشیدن این بیداری اسلامی و تبدیل آن به اتفاقی از جنس دیگر از جمله جنگ شیعه و سنی. 

 

سطح دوم : مصادره انقلاب ها به نفع خود. این اقدام نیز با تلاش جهت روی کار آوردن افراد خود فروخته پیگیری میشود.

 

سطح سوم : شبیه سازی انقلاب های جدید و ایجاد پایگاههای نو پا در منطقه. این تاکتیک در آستانه انتخابات مجلس نهم در ایران نیز پیگیری شد ولی با هوشیاری رهبری معظم و مردم خنثی شد. از سویی دیگر اما این شبیه سازی در سوریه توانست این کشور را درگیر مسائل امنیتی بسیار جدی کند .  اما سوال اصلی که در اینجا مطرح می­شود این است که چرا ایران و سوریه هدف این طراحی قرار می­گیرند ؟ پاسخ این مسئله را از چند بعد می توان بررسی نمود: در بعد اول باید اذعان کرد که ایران قلب تپنده و مرکز الهام بخش جریان بیداری اسلامی در منطقه و دنیا می­باشد . آمریکا با این تصور که اگر بتواند این الگوی جهانی و منطقه ای را در هم بشکند قطعا ادامه مسیر برایش هموار خواهد بود، اقدام به طراحی عملیات پیچیده علیه ایران کرد، البته نباید فراموش کرد که آمریکا بدون احتمال پیروزی وارد عملیات علیه کشوری نمی­شود و امید این جهانخواران بر این بود که مردم ایران با تحریم انتخابات مجلس مقدمه اعتراضات مدنی را ایجاد خواهند کرد و مدیریت این اعتراضات می­تواند منجر به مهار و تغییر ساختار نظام ایران شود که با لطف الهی این بار نیز آمریکا نتوانست در ایران سودی حاصل کند. اما در مورد سوریه؛ باید گفت سوریه از چند بعد دارای اهمیت سیاسی است .

 

 اول اینکه مواضع و عملکرد سوریه در دهه های گذشته همواره درتقابل با آمریکا و اسرائیل قرار داشته و تنها کشور عربی است که حتی بعد از قرداد کمپ دیوید هم در ستیز با اسرائیل استقامت ورزید و پای آرمان فلسطین ایستاد. از سویی دیگر قرار گرفتن سوریه در کمربند مقاومت منطقه و ایجاد پل ارتباطی ما بین ایران و لبنان خطر بزرگی برای مقاصد شوم آمریکا و اسرائیل محسوب می­شود. حمایت از ایران مورد دیگری است که سوریه را برای جبهه باطل منفورتر ساخته است. به یاد بیاوریم سوریه از ابتدای انقلاب اسلامی حمایت های بی شائبه ای از جمهوری اسلامی ایران کرده است . در جنگ تحمیلی علیه ایران، سوریه با قرار گرفتن در کنار ایران باعث جلوگیری از اجماع اعراب علیه ایران شد و از وقوع جنگ عرب و عجم در منطقه ممانعت به عمل آورد. همچنین به لحاظ تامین سلاح و مهمات نیز جزو معدود کشور هایی بود که ایران را حمایت کرد.

 

از بعد سوم، قرار گرفتن سوریه در سه راهی بسیار مهم سه قاره آسیا، اروپا  و آفریقا بر پتانسیل های این کشور اضافه می­کند و درنهایت جبهه استکبار شاهد کاهش یاران خود در منطقه می شود. در این حال طبیعی است که بایستی برای جایگزین کردن آنها اقدام کند.

 

 با مواردی که ذکر شد سوریه گزینه مناسبی برای غرب و جبهه استکبار خواهد بود تا با به زانو در آوردن آن اولاً ضربه مهلکی بر شاکله جبهه مقاومت وارد سازند و در ثانی بتوانند از موقعیت ممتاز منطقه ای آن در پیشبرد اهداف شوم خود بهره برند. اگر سوریه به دست بدخواهان اسلام و مقاومت سرنگون شود حزب ا لله و مقاومت لبنان در یک محاصره کامل گرفتار خواهند شد وتنها یک معجزه می­تواند این محاصره را بشکند.یقیناً  بعد از لبنان نوبت به ایران می­رسد تا به تنهایی در مقابل آماج تهاجم های بی رحمانه غرب استقامت ورزد. اما  در صورتی که سوریه بتواند در مقابل این همه نیرنگ مقاومت کرده و خود را حفظ نماید یک پیروزی بزرگ نصیب جبهه مقاومت خواهد شد. از همین رو می توان این گونه استنباط کرد که آینده خاورمیانه  به آینده تحولات سوریه گره خورده است.

 

 

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۱ ، ۱۸:۳۱
حامد موفق بهروزی